خانم کوچک بیگم فرزند علامه ملا احمد نراقی سازنده مسجد 200 ساله

آقایان داود(مهدی) حبیبی فرزند اکبر و مهدی یوسفی فرزند عباس اطلاع دادند در مشهد اردهال مسجد روح بخش و قدیمی هست که نراقی ها در ساخت و تعمیر آن دخالت داشته اند ؛ بهتر است به آن مسجد بپردازید .

با چند نفر از دوستان مخلص صبح جمعه که یکی از روزهای زیبای خداوند است به زیارت مرقد منور سلطانعلی بن باقر(ع) فرزند بلافصل امام پنجم شیعیان از شهر نراق راهی مشهد اردهال شدیم .

پس از نیایش در مضجع حضرت علی بن باقر(ع)در فاصله یکی دو کیلومتری راهی روستای غیاث آباد مشهد اردهال شدیم و در مسجد جامع 200 ساله وارد که بر روی کاشی های آبی رنگ قدمت 196 ساله این بنا حک شده است .

قریب دو قرن پیش مرحومه کوچک بیگم صبیه علامه ملا احمد نراقی و همسرش مرحوم حاج سید محسن مشهدی هزینه ساخت این مسجد را تقبل نموده اند .

بر روی کاشی ها اینچنین نوشته شده است :

بسم الله الرحمن ارحیم ؛ این مسجد که در حدود سنه 1240 هجری(1203 شمسی) به همت بانوی نیکوکار "کوچک بیگم نراقی "صبیه مرحوم حاج ملا احمد نراقی و عیال مرحوم حاج سید محسن مشهدی اردهالی ساخته شده در سنه 1400 هجری(1358 شمسی) بوسیله یکی از اعقاب آن مرحومه حسین بن علی بن حسن بن حاجی سید محسن مشهدی اردهالی تعمیر گردید .

وبلاگ سلحشوران شهر نراق

 محوطه ساختمان بسیج شهر نراق کنار حوض آب – سال 1361

ردیف عقب از راست : قاسم عظیمی فرزند حسن – هادی ایزدی فرزند عباس – سردار شهید قاسم جعفری فرزند ابراهیم
ردیف جلو از راست : حسن ترابی فرزند فتح الله – ناشناس – احمد رمضانی فرزند غلامعلی – ناشناس اهل شهرستان محلات

مرحوم ابوالقاسم اکبری فرزند نعمت الله در کنار فرزندان -- شهر نراق -- سال 1353

مرحوم تاریخ 28 اسفند 1392 به رحمت خدا پیوست و در قطعه 313 ردیف 79 شماره 19 دفن شد

بقعه متبرکه زبیده خاتون از نسل چهارم امام جواد (ع) در شهر نراق – سال 1385

از راست : عابدین عابدی فرزند کمال – محمد رضا خسروی فرزند قنبرعلی – مرحوم سید نظام الدین موسویان فرزند سید علی – هادی ایزدی فرزند عباس - حسین منصوری زاده فرزند ... شهردار سابق نراق – علی اصغر لطفعلی فرزند حسین – سید مهدی موسوی فرزند سید محمد – قهرمان(دلاور) قاسمی فرزند غضنفر – ابوالفضل قجری فرزند رحمت الله

شهر نراق - سال 1388

مرحوم استاد عباس طالبی فرزند علی (1307 – 1393) یکی از گیوه دوزان با مهارت شهر نراق

گیوه نوعی پاپوش با دوام و مناسب برای راهپیمایی طولانی در دشت ؛ کوه و مزارع مورد استفاده کشاورزان محترم شهر نراق است و از جمله صنایع دستی نراق محسوب می شود که در حال از رونق افتادن است .

سفر تفریحی به شمال کشور – سال 1378

مرتضی محمودی فرزند علی - مجید محمودی فرزند مرتضی – حجت الاسلام علی اکبر حیدری فرزند حسین – احمد عضایی فرزند یوسف – حسینعلی محمودی فرزند علی – یوسف عضایی فرزند ماشاءالله – ابوالفضل قجری فرزند رحمت الله – سید حسن حسینی نژاد فرزند سید میرزاآقا – ماشاآلله محمودی فرزند حسین –

مرحوم ماشاءالله عضایی فرزند علی اکبر(. - .) از تُجار و کاسبکاران متدین و مورد احترام مردم شهر نراق و حومه که چندین مغازه در بازار شمس السلطنه داشت

............ سال ...........

عکس های قابل شناسایی :

اصغر عابدی فرزند علیرضا – قنبر طحانی فرزند عزیز – مرحوم رمضان عابدی فرزند رحمت الله – عباس پنبه زن فرزند ....
مرحوم حاج علیرضا بحرینی فرزند حسین –

مشهد مقدس - سال 1367

از راست : روح الله فروغی فرزند محمد - محمد حسین فروغی فرزند محمد - سجاد فروغی فرزند محمد - احمد رضایی فرزند رضا نظر

تیم فوتبال شهر نراق در زمین فوتبال خاکی که اکنون کلانتری مستقر است – سال 1351

ایستاده از راست : عباس رجبی فرزند محمد – حسین رمضانی فرزند تقی – حسین اوضایی فرزند محمد – حاجی قاسمی فرزند غلامرضا

نشسته از راست : محسن اشرفی فرزند نادعلی – اکبر رحیمی فرزند هدایت الله – سلطانعلی بخشی فرزند عبدالله – سعید نراقی فرزند غلامحسین – عزیزالله فروغی فرزند ابراهیم – علی اشرف رحیمی فرزند هدایت الله

مرحومه مریم علیخانی فرزند علیخان اهل روستای مهدی آباد اردهال همسر مرحوم میرزا منصور قاسمی فرزند محمد اهل شهر نراق

برگه پایان خدمت مرحوم هدایت الله رحیمی فرزند اسکندر در سال 1320

مشهد اردهال – سال 1355
سید تقی باشی(سعیدی نیا) فرزند سید رضا و سید مرتضی باشی فرزند سید غلامرضا در زیارت مضجع و ملکوتی حضرت سلطانعلی بن باقر علی السلام فرزند بلافصل امام پنجم شیعیان در مشهد اردهال

شهر آوکلند در کشور نیوزلند یا زنلاند نو - سال 1387

مهران احمدی در کنار پدر بزرگوارش مرحوم حاج علیرضا احمدی فرزند عبدالکریم

شهر آوکلند دارای بزرگترین بندر در نیم کره جنوبی است.آوکلند بالاترین سرانه قایق‌های بادبانی در جهان را داراست و یکی از امن‌ترین شهرهای جهان است .

شهر نراق - سال 1356

مرحوم احمد اشرفی فرزند فرهاد(1310 – 1379) و مرحوم سید رضا حسینی فرزند سید جلال( . – 1393)

جشن ازدواج ... در شهر ... سال 1347

عکسهای قابل شناسایی :
مجتبی بحرینی فرزند عباس – غلام اشرفی فرزند صمد – مرحوم عباس بحرینی فرزند عبدالباقی – محمود کاظمی فرزند قاسم – قاسم کاظمی فرزند ... – مرحوم سید محمود موسوی فرزند سید حسن – قدرت الله یوسفی فرزند ... – سید محمد کاظمی فرزند سید عباس- اصغر صفری فرزند مرتضی قلی -

این عکسها گویای خاطرات قشنگ زندگی است .خاطراتی که هنوز با وجود گذشت سالها از آن  بوی تازگی و عطر خوش مهربانی می دهد . هنوز هم که هنوز است وقتی  آلبوم خاطرات آن روزگار را مرور می کنیم اشک شوق و لبخند دلنشین  دوستی با هم در می امیزند و ساعت ها وقتمان صرف مرور این خاطرات می شود.

خاطرات خوش گذشته را با هم ورق می زنیم تا.............

وبلاگ سلحشوران شهر نراق

روز ارتش بر سربازان و درجه داران و فرماندهان نراقی ارتش گرامی باد

پس از پیروزی انقلاب مردمی به رهبری آیت الله سید روح الله خمینی رحمت الله علیه ؛ دشمنان انقلاب و نیز برخی دوستان ناآگاه انقلاب نغمه شوم انحلال ارتش را سر دادند و ارتش در حساسترین شرایط حیات خود قرار گرفت .

امام خمینی (ره ) نقشه دشمنان را نقش بر آب كرد و طی پیام تاریخی بر ضرورت حفظ ارتش و انجام وحدت و نظم در ارتش تاكید نمودند. ایشان تاریخ 29 فروردین 1358 را روز ارتش اعلام نمودند و از ارتش خواستند كه در این روز با ساز و برگ نظامی به رژه بپردازند و پشتیبانی خود را از جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران و حضور خود را برای فداكاری در راه استقلال و حفظ مرزهای كشور اعلام نماید .

یک سال و نیم بعد ارتش عراق به سرزمین ایران تجاوز نظامی نمود و اولین مدافعان از دین و مملکت همین ارتشیان بودند که در کنار نیروهای بسیج و سپاه دفاع مقدسی را رقم زدند که در تاریخ ایثارگری ارتشیان غیور ثبت گردید .

روز ارتش جمهوری اسلامی ایران را به تمام غیور مردان ارتشی شهر نراق اعم از سربازان و درجه داران و فرماندهان تبریک گفته و به نیابت از تمام جانفشانی هایی که داشته اند خاطراتی از حماسه آفرینی یکی از سربازان نراقی طی عملیات مهم خیبر نمایش داده می شود :

شرح گوشه ای ازعملیات خیبر و تبدیل تصور شکست به تحقق پیروزی

بهمن 1362 در خط مقدم جبهه در منطقه ای در شرق بصره موسوم به ابرویه در لشکر پیاده 77 ثامن الائمه خراسان تیپ 3 گردان 134 مستقر بودیم . خاکریز این منطقه مانند یک کمان و ابرو به داخل خاک عراقی ها مشرف شده بود و فاصله ما با نیروهای دشمن حدود 300 متر بود .

علی محمد میرشکاری

فلذا تلفات ناشی از خمپاره 60 میلی متری خیلی زیاد و روزی نبود که دراین خط شهیدی نداشته باشیم. بنابراین ناچارا حد اکثر هر 15 روز یکبار نگهداری خط فوق به نوبت به هر یک از گروهان ها سپرده می شد .

روزی به دستور فرمانده تیپ 3 خبر دادند که گردان 134 برای استراحت باید به عقب خط و پشت جبهه انتقال یابند لیکن بزودی رازحقیقت یعنی اجرای عملیات خیبر برای بچه ها بر ملا شد .
پس از استقرار در محلی در منطقه حسینیه مرخصی ها لغو گردید ؛ اسلحه هایمان را تعمیر و بعضا تعویض نمودیم . خودروها را تعمیر کردیم ،ساک ها و وسایل شخصی را به انبار گردان تحویل نمودیم . دهها یادداشت حاوی اسامی و مشخصات و محل اعزام خود را نوشتیم و در هر یک از جیب هایمان نهادیم.

میرشکاری در سالهای دفاع مقدس

شب حساس حمله فرا رسید ، عصر آنروز با آمادگی کامل با خودرو های سنگین و سبک تا دژ به جلو رفتیم . قبل از اذان مغرب در پشت دژ شام که چلو مرغ بود را صرف و پس از ادای فریضه نماز مغرب و عشا منتظر ماندیم تا هوا تاریک تر شد، سپس سوار بر خودروهای سبک تویوتا وجیپ به صورت چراغ خاموش به سمت خط مقدم حرکت کردیم.

هرچه پیش می رفتیم شلیک گلوله های ارتش متجاوز عراق بیشتر و بیشتر می شد، گهگاهی با نور منورها مقداری اطراف را می دیدیم . بالاخره بعد از گذشت چندین خاکریز به خط مقدم رسیدیم، تاریکی شب اجازه تشخیص محیط را نمی داد، سنگرهای موجود گنجایش نیروها را نداشت.

بیشتر نیروهای ما در پای خاکریز و چاله ها و در میان جعبه های مهمات جای گرفتند. به نظر می رسید دشمن از انجام عملیات با خبر شده است زیرا آنان با یک آتش بار مجهز و سنگین و تبدیل منطقه به جهنمی از آتش اقدام نموده بود.

آسمان تا صبح با منورهای عراق مثل روز روشن بود. با همه این وجود طبق فرمان فرماندهان ،عملیات 3 اسفند 1362 با رمز یا رسول الله آغاز و هریک از گردان ها یکی پس از دیگری با تجهیزات کامل وارد میدان کارزار شده و تا آنجا که امکان داشت از کانال ها و خاکریزهای فرعی و اصلی و میادین مین و موانع دیگر گذشتیم.

ولی به دلیل پیچیدگی استحکامات و آتش شدید خصم دون موفق به پیشروی کامل نشدیم . در بازگشت وقتی به دژ رسیدیم هوا کاملاً روشن شده بود و اینجا بود که مشخص شد تیپ ما بیشترین تلفات و شهید را تقدیم کرده است.
ناچاراً شب های بعد عملیات که ده روز به طول انجامید برای جمع آوری مجروحان و شهدا به محل درگیری عزیمت و دوباره باز می گشتیم .

خبر انهدام نسبی گردان ما در همه جا زمزمه می شد،لیکن در فردای آن روز فرماندهان و ستاد گردان در یک گردهمایی بمنظور تقویت روحیه نظامی سربازان ،باقیمانده نیروها را توجیه کردند که نه تنها شکستی در کار نبوده بلکه اقدام و عملیات تیپ ما با هدف سرگرم نمودن و غافلگیری دشمن در این منطقه بوده تا عراقی ها تمامی نیروها و امکانات جنگی خود را به این منطقه بکشاند تا نیروهای دیگر ما در مناطق عملیاتی جزایر مجنون ،هورالعظیم و طلایه پیروز شوند که خوشبختانه نتیجه آن آزاد سازی منطقه ای به وسعت زیاد را در بر داشت .

علی محمد میرشکاری فرزند علی اهل شهر نراق تاریخ 27/10/1393

غلامرضا کمالی نراقی به رحمت خدا رفت

در دل باغ محبت گل بی خاری بود
مظهر صدق و صفا و سرور و سالاری بود
آه از این داغ که بر خانه دل سایه فکند
رفت مردی که در این دایره پرگاری بود
آن که امروز به این خاک سیه مهمان است
اسوه ی غیرت و پاکی و وفاداری بود

اوج جنگ بود . جبهه ها نیاز به سرباز و فداکار داشت . غلامرضا کمالی فرزند اسدالله 15 تیر 1361 با جمعی از جوانان نراقی دفترچه آماده خدمت دریافت و به ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوستند .

مرحوم حاج غلامرضا کمالی

اسامی بعضی از همدوره های سربازی عبارتند از :

اصغر اشرفی فرزند حسین – داود اشرفی فرزند عبدالله – مرحوم عباس بیابانگرد فرزند غلامرضا(علی اکبر) – عباس اکبری فرزند ماشاءالله – مهدی ترابی– غلامرضا بیابانگرد – مرحوم عباس صالحی فرزند سلطانعلی – محمدرضا رحمانی فرزند نصرالله – علی رضایی فرزند رضا – علیرضا کاظمی فرزند سلطانعلی(در محور پیرانشهر اسیر دمکرات ها شد) – رضا مظفری – سید هادی باشی(هاشمی) – غلامعلی رمضانی فرزند حسن و... .

دوره آموزشی را در پادگان ارتش در شهرستان سلماس واقع در استان آذربایجانغربی سپری و جملگی در لشکر 64 پیاده ارومیه سازماندهی گردیدند . افراد در پایگاه و شهرستان های مختلف که جنگ داخلی در حال وقوع بود اعزام شدند تا از کیان مملکت پاسداری کنند .

غلامرضا کمالی و چند نفر از همکلاسی ها و دوستان نراقی اش به مناطق درگیری و عملیاتی پیرانشهر ماموریت یافتند .

شهرستان پیرانشهر هم مرز با کشور عراق است و سربازان و بقیه نیروهای دولتی می بایست در دو جبهه فعالیت داشته باشند : یکی مواجهه با تجاوز ارتش عراق و دیگری مبارزه با مزدوران خودفروخته و تجزیه طلب گروه های دون پایه ای مثل کومله و دمکرات .

غلامرضا کمالی یکی از سلحشوران شهر نراق با حضور دو ساله سربازی اش در مناطق مرزی و محور کُردنشین پیرانشهر - سردشت از جمله پایگاه وَرمیشان ؛ حاج عمران ؛ کله اسبی و تپه شهدا توانست با فداکاری ؛ حماسه های جاویدانی از خود بر جای بگذارد که اکنون خاطراتش زبانزد یاران می باشد .

این سرباز دلاور ارتش نهایتا تاریخ 15 تیر 1363 پایان خدمت دو ساله ی خود را دریافت و به موطن خویش بازگشت و پس از تشکیل زندگی برای ایجاد اشتغال راهی تهران گردید .
مشارالیه 52 ساله و دارای همسر و یک پسر و یک دختر می باشد و از طریق کسب درآمد حلال برای موفقیت فرزندان تلاش های موثری داشت .

مادر مکرمه اش حاجیه خانم صنعت شاطری و پدرش حاج اسدالله کمالی از متدینین و مورد احترام قاطبه مردم نراق می باشند .

         حاج اسدالله کمالی

حاج غلامرضا کمالی دوشنبه 31 فروردین 1394 در اثر ایست قلبی دارفانی را وداع گفت و تشییع پیکر ایشان سه شنبه انجام و نهایتا در قطعه 301 بهشت زهرا(س) تهران سر بر آستان تراب می گذارد .

سلحشوران شهر نراق مصیبت وارده را به خانواده های عزادار تسلیت عرض می کند .

کتاب "گویشهای پیرامون کاشان و محلات "

کتاب گویشهای پیرامون کاشان و محلات به همت فرهنگستان زبان ایران در فروردین سال 1354 خورشیدی (40 سال قبل) در 66 صفحه توسط یکی از پژوهشگران به نام آقای محمد رضا مجیدی نوشته شده و به وسیله انتشارات فرهنگستان در چاپخانه کتیبه چاپ گردیده است .

در دیباچه کتاب دکتر صادق کیا( 1299 تهران – 1380 امریکا) رئیس فرهنگستان زبان ایران یادآوری کرده که : گویشهای نراق کاشان و محلات(کره) و برخی از آبادیهای نزدیک آنها که به نام راجی یا رایجی خوانده می شود یا فراموش شده یا تنها در یاد چند گویشوَر سالخورده بازمانده است .
نویسنده در پیشگفتار عنوان نموده منظور از این بررسی نخست ضبط و ثبت گویشهای رو به فراموشی نهاده نراق و محلات و ... محدود می گردد . زیرا استاد ارجمند دکتر صادق کیا آگاه شده بود که گویش محلات و نراق رو به فراموشی نهاده است .


توضیحات سلحشوران شهر نراق

* از گویش راجی نخست آقای والنتین آلکسی پویچ ژاکوفسکی(1858 میلادی – 1918 میلادی) خاور شناس اهل روسیه در سال 1880 میلادی(1259 شمسی یعنی 135 سال قبل) یاد کرده است .

* سپس آقای اُسکارمان اهل آلمان در سال 1907 میلادی(1286 شمسی یعنی 108 سال قبل) در سفری که به کاشان ؛ نراق ؛ محلات و خوانسار کرده به بررسی این گویش پرداخته است .

* خانم آن کترین سواینفورد لمبتون(1912 میلادی – 2008 میلادی) نیز گویش میمه و جوشقان را بررسی و در کتابی به نام "سه گویش ایرانی"در سال 1938 میلادی(1317 شمسی یعنی 77 سال قبل) به چاپ رسانده است .

* نویسنده کتاب آقای محمد رضا مجیدی چهل سال پیش در هنگام تحقیق گویش راجی دو نوبت به نراق و شهرها و دهکده های پیرامون سفر داشته است .

ویژگی های سرزمین

در کتاب گویش های پیرامون کاشان و محلات نوشته شده :

1- شهرستان محلات :
این شهرستان از شهر محلات که مرکز آن است ؛ و بخشهای حومه و دلیجان تشکیل شده است . محلات شهر کوچکی است که در سرشماری آبان ماه 1345 جمعیت شهر محلات 12324 تن بوده است . جمعیت بخش حومه شهرستان محلات ؛ دهستانهای خورهه و نیمور ؛ و در بخش دلیجان دهستانهای دلیجان نراق ؛ مشهد اردهال ؛ و جاسب جمعیت 42616 تن بوده است .

2- دهستان نراق :
شهرک نراق مرکز دهستان نراق در هفده کیلومتری خاور دلیجان واقع شده و جزء بخش دلیجان است .
نراق روستایی کوهستانی و سردسیر و جمعیت آن 3872 تن است . نراق از شهرک های کهن کشور است و پیش از این بزرگتر و دارای اهمیت بیشتری بوده ست .
این شهرک از محله های زیر تشکیل شده : محله بالا ؛ محله پایین ؛ پاچنار ؛ محله دنیاران ؛ محله ملاکوپائی ها(ملاکوهی ها) .

نراقیها کشاورز و دامدارند ؛ قالی نیز می بافند . دهستان نراق دهکده های زیر را در بر دارد : توت ؛ چهارباغ ؛ خرنق ؛ دوریدان ؛ سینقان ؛ شانق ؛ نصرت آباد ؛ محمدآباد . راه شهرک نراق که از دلیجان جدا می شود ؛ شوسه است و تا کاشان ادامه می یابد .

3- دهستان دلیجان :
مرکز این دهستان شهرک دلیجان است ؛ که سر راه تهران به اصفهان در 36 کیلومتری خاور محلات قرار گرفته است . روستایی است جلگه ای و معتدل ؛ جمعیت آن 6114 تن و از دهکده های جوی ملاعلی ؛ چشمه خواجه ؛ حاجی آباد ؛ دودهک ؛ رودخانه ؛ زرغانین ؛ سیاه کوه علیا ؛ سیاه کوه سفلی ؛ شاه ولی ؛ عباس آباد ؛ نشست آباد ؛ هستیجان و یحیی آباد تشکیل شده و جزء بخش دلیجان است .
جمعیت این دهستان 7701 تن است . راه دهکده های این دهستان خاکی است و از جاده تهران به اصفهان جدا می شود .

4- در این کتاب همچنین به دهستان جاسب ؛ دهستان مشهد اردهال ؛ دهستان خورهه ؛ دهستان نیمور ؛ کهک قم ؛ دهستان نیزار ؛ دهستان راونج ؛ بخش قمصر کاشان ؛ دهستان جوشقان قالی ؛ دهستان نیاسر نیز پرداخته شده است .

در صفحه 9 کتاب از طرف پروفسور اُسکارمان آلمانی نوشته : واژه راجی از ری پایتخت ماد باستان آمده است . اُسکارمان در 2 ژوئن 1907 میلادی(11 خرداد 1286) از شهرک نراق دیدن می کند و می نویسد : واژه راجی به عنوان نام گویش میان مردم نراق بکار برده می شود . در چهارم ژوئن 1907 اُسکارمان به محلات رفته و می نویسد : نام زبان مادی اینجا رایجی است .

گویش فراموش شده نراق و محلات

به دستور ریاست ارجمند فرهنگستان زبان ایران(دکتر صادق کیا )که بنا بر آگاهی و شناسایی خود از گویشهای ایرانی می دانستند که هنوز تنی چند از مردم نراق گویش فراموش شده آبادی را به یاد دارند ؛ نگارنده(محمد رضا مجیدی) از روز سیزدهم اردیشت 1352 بررسی گویش فراموش شده نراق را آغاز کرد . 

                              نمایی از شهر نراق

نراقیها مردمان خونگرمی هستند ؛ در این باره کوشش می کردند که بیشترین همکاری را با نگارنده داشته باشند . با یاری آقای مرتضی یوسفی شهردار نراق چند پیرمرد به نامهای آقای غلامحسین فروغی 83 ساله ؛ آقای منصور قاسمی 85 ساله و آقای غلامحسین قاسمی 80 ساله به نگارنده معرفی شدند .
این پیرمردان از این که به گویش پیشین آنها توجه می شود شاد بودند و کوشش می کردند واژه و جمله بیشتری را به یاد بیاورند .

اینان گویش خود را به دو نام می شناختند راجی و رایجی . خود آنها آگاهی دقیقی از این واژه ها نداشتند ؛ فقط آقای غلامحسین فروغی چون مرد تحصیل کرده ای بود می گفت : رایجی یعنی زبانی که رایج است . این سفر دو روز انجامید .

در بازگشت به تهران و بررسی نمونه های فراهم شده ؛ ریاست فرهنگستان زبان ایران دستور دادند که پژوهش گسترده تر و ژرفتری در باره زبان راجی نراق انجام گیرد ؛ و نیز در باره گویش فراموش شده محلات بررسی گردد ؛ در ماموریت دوم که از تاریخ نوزدهم اردیبهشت تا 29 اردیبهشت 1352 انجامید ؛ دهستانهای شهرستان محلات ؛ دو دهستان از بخش کهک قم ؛ دو دهستان از بخش قمصر کاشان و بخش میمه اصفهان بررسی شد .

در صفحه 11 کتاب گویشها مرقوم شده :

شهرک دلیجان یکی از کانونهای نیرومند گویش راجی است ؛ در آنجا همه مردمان با یکدیگر به این گویش سخن می گویند ؛ ولی آشکار است که واژه های فارسی در آن راه یافته است . در نراق که در خاور دلیجان قرار دارد به فارسی سخن گفته می شود ولی چند پیرمرد و پیرزن گویشی را به یاد دارند که آن را راجی می نامند ؛ در سنجشی که با واژه های دلیجانی شد ؛ پیوستگی این دو گویش روشن گردید ؛ در نراق نیز بنا به گفته سالخوردگان ؛ نزدیک به 70 سال پیش در یکی از محلات نراق (دنیاداران) گویشی به نام راجی گفتگو می شده که اکنون تنها همین پیرمردان برخی از واژه های آنرا به یاد دارند . 

                       نمایی از شهر دلیجان

این واژه ها ضبط گردید ولی ناگفته نگذارم که این گویش در نراق آخرین روزهای زندگی خود را می گذراند .
در شمال باختری نراق در دهستان جاسب مردمان دو دهکده زر و واران به گویش راجی سخن می گویند ؛ در سوی خاور و شمال خاوری نراق ؛ دهستان مشهد اردهال قرار گرفته ؛ مردم دهکده های آن تا نزدیک قمصر کاشان همه فارسی زبانند .

در صفحه 24 کتاب گویشها در ارتباط نراق نوشته :

گویش پیشین نراق :
نراق یکی از آبادیهای کهن کشور است و زبان کنونی نراق فارسی است . در فرهنگ جغرافیائی ایران (جلد اول از انتشارات دایره جغرافیائی ستاد ارتش تیر ماه 1328 صفحه 222) نیز زبان نراق فارسی یاد شده است .

نراق از محله های بالا ؛ پائین ؛ پاچنار ؛ دنیاداران و ملاکوپائی ها تشکیل شده ؛ و طایفه های یوسفی ؛ حاج خانی ؛ حاج محمد جعفری ؛ ملاکوهی ؛ اشرفی ؛ غفاری ؛ مهدوی ؛ قجری و حیدری در نراق زندگی می کنند .

گروهی از مردمان نراق به همدان ؛ اراک و تهران کوچ کرده اند . طایفه قجری و حیدری از دهکده وَرکان نزدیک به صد سال پیش به نراق کوچ کرده اند . طایفه ملاکوهی ها از کوپای(کوهپایه) اصفهان به نراق آمده اند .

بنا به گفته چند پیرمرد نراقی به نام های آقای غلامحسین فروغی 83 ساله ؛ آقای منصور قاسمی 85 ساله و آقای غلامحسین قاسمی 80 ساله ؛ که هر سه در نراق به جهان آمده و آنجا زندگی می کنند ؛ تا 60 سال پیش در کوی دنیاران و محل پائین به گویشی بنام راجی سخن گفته می شده است . در آن زمان پیرمردان محله های دیگر نراق به این گویش آشنایی داشته اند ؛ می توان چنین نتیجه گرفت که در زمانی پیشتر گویش نراق راجی بوده است .
به گویش پیشین نراق چیزی نوشته نشده است .

در صفحات 25 – 26 – 27 – 28 – 29 – 30 – 31 کتاب گویشها نمونه هایی از واژه های گویش پیشین نراق نوشته شده و بعد به گویش بیجگان جاسب ؛ نشلج ؛ قالهر ؛ برزک ؛ سادیان پرداخته است .

در صفحه 48 کتاب به گونه های زنده شهرستان محلات و گویش راجی دلیجان اشاره شده است :

گونه های زنده شهرستان محلات :

در شهرستان محلات ؛ در بخش دلیجان در خود شهرک دلیجان ؛ به گویش راجی گفتگو می شود . در پیرامون دلیجان ؛ در نشست آباد نیز به راجی سخن می گویند .
در دهستان جاسب ؛ که یکی از دهستانهای دلیجان است ؛ در دو دهکده واران و زر نیز به راجی گفتگو می شود .

گویش راجی دلیجان :

شهرک دلیجان در 28 کیلومتری خاور محلات ؛ سر راه تهران به اصفهان قرار گرفته است . شمار مردمان آن 6114 تن ؛ و از دهستانهای جاسب ؛ خورهه ؛ نیمور و مشهد اردهال تشکیل شده . جلگه ای ؛ و به نسبت سردسیر است ؛ آب آن را چندین رشته کاریز تامین می کند .
شهرک دلیجان مرکز بخشداری است . در چند سال اخیر ؛ این شهرک پیشرفت فراوانی کرده است ؛ در آن دبستان ؛ دبیرستان و مدرسه های راهنمائی ؛ ساخته شده ؛ گویش آن اکنون راجی یا رایجی است ؛ در "فرهنگ جغرافیائی ایران(جلد نخست انتشارات ستاد ارتش تیر ماه 1328 صفحه 90) نام گویش دلیجان فارسی رایجی نوشته شده است .

در صفحات 49 – 50 – 51 – 52 – 53 – 54 – 55 کتاب گویشها نمونه هایی از واژه های گویش راجی دلیجان نوشته شده است .
در صفحات 56 – 57 – 58 – 59 کتاب گویشها مختصری از دهکده های زر و واران دهستان جاسب توضیح داده و نمونه هایی از واژه های گویش راجی در واران و زر قید گردیده و در صفحات بعدی به گویش راجی در بخش قمصر و حومه کاشان و میمه پرداخته است .

از آقای مرتضی یوسفی(رادفر) فرزند شکرالله از مشاهیر فرهنگی شهر نراق جهت در اختیار گذاشتن کتاب گویشها و همچنین ارائه مشاوره تقدیر و تشکر می گردد .

این میزان نوشته در ارتباط با گویش راجی یا رایجی یا رازی برای اولین بار است که منتشر و مورد استفاده عمومی قرار می گیرد ؛ فلذا هر گونه برداشت با ذکر منبع و صلوات به روح پدر و مادرمان بلامانع می باشد .

تهیه کنندگان : محمد عضایی ، حسین عضایی

 وبلاگ سلحشوران شهر نراق 01/02/1394

اخبار نمایندگی روزنامه اطلاعات در شهر نراق مربوط به 45 سال قبل - 40

هیئت مشورتی روزنامه اطلاعات در شهر نراق با شرکت بیش از 50 تَن از افراد خوشنام و مورد اعتماد این منطقه تشکیل شد . 

در مراسمی که بدین منظور در دفتر نمایندگی ترتیب یافته بود ابتدا نماینده اطلاعات در این بخش هدف از تشکیل هیئت های مشورتی را تشریح و پیرامون کار این هیئت سخنانی ایراد نمود . 

عکس از آرشیو سلحشوران شهر نراق

آنگاه آقایان محمود غفاری ؛ عباس رضایی ؛ علی اکبر جعفری ؛ محمد طالبی ؛ مصطفی غفاری ؛ یوسف عضاییبه عنوان اعضاء هیئت مزبور در نراق برگزیده شدند و این عده بین خود آقای محمود غفاری را به عنوان رئیس و آقای عباس رضایی به سِمَت نایب رئیس انتخاب نمودند .

شماره 218
تاریخ 10/10/1348
خبرنگار اطلاعات در شهر نراق سید مصطفی غفاری

چون امام خمینی را دوست داشتم نمره انضباطم را 10 دادند

شادمان از پیروزی انقلاب مردمی به رهبری قائد اعظم خمینی کبیر بودیم . یکی از سه نفر نماینده دانش آموزان دبیرستان حاج عباس معصومی بودم که به نفع انقلاب فعالیت داشتیم .

محمد(غلام) ابوالحسنی

مرسوم بوده و هست که نمرات مقطع چهارم دبیرستان بخصوص نمره انضباط را بالا رد کنند تا وقتی با نمرات امتحان نهایی جمع و تقسیم بر 2 می شود، معدل کل زیاد پائین نباشد .

در سال 1359 شمسی در نهایت نا باوری و از روی غرض ورزی نمره انضباط مرا 10 رد کردند که فکر کنم نه تنها در نراق بلکه در استان مرکزی کم سابقه بود !

جالب اینکه در طول تحصیل اینجانب نمره انضباطم کمتر از 18 نبود و در دو نیم فصل سال چهارم یا 18 و یا 20 بود !

نمره انضباط برای استخدام دولتی بسیار حائز اهمیت است ، چون شغلم آزاد بود جایی لازم نشد که آن را ارائه دهم تا اینکه در دهه 80 در یک مرکز آموزشی جهت تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد مسئول پذیرش با نگاه به ریز نمرات مقطع دبیرستان و دیدن نمره 10 با خنده گفت در دبیرستان خیلی شلوغ بودی آ !

ضمن لبخند با دست عرق سرد پیشانی را پاک کردم و تمام آن خاطرات و اتفاقات در نظرم مثل یک فیلم سینمائی گذشت و آهی سردی کشیدم و ... .

محمد(غلام) ابوالحسنی فرزند عزت الله اهل شهر نراق 21/11/1393

درب ورودی ساختمان بسیج شهر نراق - سال 1361

از راست : علیرضا عباسی فرزند غلام محمد - حسن ترابی فرزند فتح الله - مرحوم علی رمضانی فرزند غلامعلی

شهر نراق - سال 1354

از راست : غلامعلی رحمانی فرزندابراهیم - ذوالفقار قجری فرزند مصطفی

شهر نراق - سال 1373

از راست : مرتضی اصفهانی فرزند قاسم - احمد عضایی فرزند یوسف - علی عضایی فرزند ابراهیم

آیین های عاشورایی نخل گردانی در شهر نراق – سال 1367

هادی نخل بزرگ مرحوم حاج ماشاالله پنبه زن(کریمی پور) پدر شهید غلامحسین کریمی پور
پایه کشان قابل شناسایی نخل بزرگ : اصغر اشرفی فرزند حسین - ... نصیری فرزند علی – حسینعلی شریفی فرزند حسن – سید باقر موسوی فرزند سید حسن - مرحوم حاج شکرالله اکبری فرزند رضا - حسینعلی لطفی فرزند...- رضا اشرفی فرزند حسین - علی اکبر پورصادقی فرزند محمد - غلامعباس کمره ای فرزند .... -

 شهر نراق – سال 1365

نشسته از راست : داود ایزدی فرزند رضا – رضا ایزدی فرزند یوسف  - علیرضا کاظمی فرزند سلطانعلی - ناشناس - ناشناس - ... شاطری فرزند رمضان - سید مرتضی باشی فرزند سید غلامرضا - سید محمد موسویان فرزند سید احمد

ایستاده از راست : سید حسن موسویان فرزند سید غضنفر - ناشناس - ناشناس - ناشناس

تیم فوتبال ... شهر نراق – سال 1361

ایستاده از راست : محمدرضا بیابانگرد فرزند حسین – ناشناس – غلامحسین رمضانی فرزند غلامعلی– علی اصغر بیابانگرد فرزند حسین – نصرت الله حسنی فرزند حبیب الله – جهانگیر خسروی فرزند غلامرضا (شهید) – علی عضایی فرزند ابراهیم
نشسته از راست : سید تقی نقیبیان فرزند آقاسلطان – فرهاد خسروی فرزند غلامرضا – حسن مرادی نراقی فرزند علیرضا - غلامحسین بیابانگرد فرزند غلامرضا – داریوش خسروی فرزند غلامرضا – احتمالا سید عباس میرسلطانی فرزند سید احمد

شهر نراق - مزرعه قنات - سال 1363

از راست : اصغر صالحی در کنار پدر مرحومش حاج علیرضا صالحی فرزند رضا

زمستان سَرد زیر کُرسی گرم در شهر نراق – سال 1373

از راست : علی قجری فرزند رحمت الله - ابوالفضل قجری فرزند رحمت الله - مرحوم حاج رحمت الله قجری فرزند غلامحسین

شهر نراق - سال 1388

از راست : مرحوم علیرضا احمدی فرزند عبدالکریم - مرحوم محمد جعفری فرزند صادق مشهور به شیخ محمد

چنار قدیمی مزرعه گلیجه - سال1345

مرحوم .....قجری فرزند .....و همسرش مرحومه .......... فرزند.... در کنار فرزندشان.......قجری

شهر نراق – سال 1339

اولین شهردار شهر نراق در سال 1339 آقای احمد احمدی فرزند محمد حسین بن حاج میرزا کوچک به مدت شش ماه که مردم او را به احمدی آمار می شناسند .

تشییع پیکر مطهر چهار شهید نراقی عملیات غرورآفرین فتح المبین توسط مردم شهید پرور شهر نراق - فروردین 1361
(شهیدان : سید غلامرضا باشی فرزند سید علی – عبدالله محمودی فرزند علی – ابوالفضل بیابانگردفرزند حسین – مهدی عباسی فرزند غلام محمد)
عکس های مشهود : مرحوم حاج غلامحسین قاسمی نراقی فرزند کریم از مومنین و ذاکرین اهل بیت عصمت و طهارت

مشهد مقدس – سال 1353

مرحومه صنعت ترابی فرزند ... همسر مرحوم استاد نعمت الله اکبری فرزند رضا – سعادت عضایی فرزند ابراهیم – خاور اکبری فرزند نعمت الله – حسن اکبری فرزند نعمت الله – مرحوم محسن مراد فرزند اسکندر - میترا رحیمی فرزند احسان

شهر اصفهان - سال 1367

از راست : جهادگر مرحوم امیدعلی عظیمی فرزند صفر- غلامعباس عظیمی فرزند امیدعلی

شهر نراق - سال 1355

از راست : محمد لطفعلی فرزند حسین - علی محمد لطفعلی فرزند قربانعلی -مرتضی لطفعلی فرزند حسین -علی اکبر لطفعلی فرزتد قربانعلی

معلمان دبیرستان امینیان شهر نراق - سال 1342

از راست : سید مصطفی غفاری فرزند سید محمود - مرتضی یوسفی(رادفر)فرزند شکرالله - فضل الله شهیدی فرزند... اهل گلپایگان

این عکسها گویای خاطرات قشنگ زندگی است .خاطراتی که هنوز با وجود گذشت سالها از آن  بوی تازگی و عطر خوش مهربانی می دهد . هنوز هم که هنوز است وقتی  آلبوم خاطرات آن روزگار را مرور می کنیم اشک شوق و لبخند دلنشین  دوستی با هم در می امیزند و ساعت ها وقتمان صرف مرور این خاطرات می شود.

خاطرات خوش گذشته را با هم ورق می زنیم تا.............

وبلاگ سلحشوران شهر نراق

راز شهادت غلامرضا یوسفی نراقی عشق علی و آل علی است

 اینجانب بسیجی ابوالفضل یوسفی فرزند نوروز متولد 1352 در نراق می باشم . اواخر دی ماه 1365 برادر بسیجی ام غلامرضا یوسفیدر سن 16 سالگی طی عملیات کربلای 5 در جبهه شلمچه خرمشهر استان خوزستان مظلومانه به شهادت رسید .

                                               ابوالفضل یوسفی                                  شهید غلامرضا یوسفی

از سال 1366 با اینکه 13 سال داشتم سعی و تلاش کردم تا به فرمان رهبر کبیر انقلاب امام خمینی رحمت الله علیه لبیک بگویم و نگذارم اسلحه و افکار دشمن ستیز برادر شهیدم بر زمین بماند .

در این راستا فعالیت های خودم را اعم از جمع آوری دارو و کمک های مردمی و شُستن پتوهای ارسالی به پشت جبهه به همراه دیگر بسیجیان را شروع نمودم .

حتی به یاد دارم به همراه مرحوم جانباز حاج محمود رزاقی جهت گرفتن گندم به مزرعه های نراق می رفتیم تا پس از جمع آوری محصول وبعد تهیه نان توسط زنان مومنه به جبهه های حق علیه باطل ارسال گردد .

کفن پوش عاشورایی ابوالفضل یوسفی

در غالب گروه بندی هفته ای دو شب به محل بسیج مراجعه و در تیمی که سرگروهش جانباز اکبر قجری بود به همراه دوستانی مثل پسر دایی ام علی اکبر عظیمی فرزند حسن ؛ نوروز علی آقایی فرزند محمد ، مرحوم غلامرضا رزاقی فرزند عباس ، سید محمد میرسلطانی فرزند سید احمد و سایرین طبق لوحه ای که تنظیم شده بود نگهبانی می دادیم .

از آن روزها خاطرات زیادی به جا مانده که در این مقوله نمی گنجد . تا سال 1379 فعالیت هایم را در حوزه 2 ثارالله ادامه دادم و پس از دریافت لیسانس و مهاجرت از نراق به کرج در پایگاه بسیج سردار شهید حاج احمد کاظمیسازمان قضایی نیروهای مسلح استان البرز فعالیت را ادامه داده و در حال حاضر بعنوان معاونت پایگاه آنجا افتخار خدمت به وطن اسلامی را دارم .

در خصوص برادرم شهید والامقام زبانم قاصر است و همین بس که :

جانم ز تو ای گلشن خوبان چه نویسم .

غلامرضا یوسفیمتولد 1349 در شهر شهید پرور نراق از توابع دلیجان استان مرکزی و در خانواده ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود . تحصیلات خود را تا دوم دبیرستان در سطح مطلوب ادامه داد .

شهید غلامرضا یوسفی فرزند نوروز

وقتی که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد غلامرضا ده سال داشت . از اواسط دفاع مقدس با توجه به روحیه خاصی که داشت علی رغم سن و سال کم شجاعانه در تلاش برای اعزام به جبهه بود لیکن او را ثبت نام نمی کردند تا اینکه بالاخره درس و مشق را رها و سال 1365 به مراد دلش رسید .

در غالب سپاه حضرت محمد (ص) با جمع زیادی از شهر نراق با بسیجیان شهرستان دلیجان به منطقه شلمچه خرمشهر اعزام و در تاریخ 25دی 1365 بر اثر اصابت ترکش خمپاره ارتش متجاوزعراق به درجه رفیع شهادت که آرزویش را داشت نائل آمد .

                                                                                                                پیکر مطهر شهید غلامرضا یوسفی

ایشان چون با من اختلاف سِنی 3 ساله داشت ارتباط تنگاتنگی با هم داشتیم و چون از نظر هیکل بلند و قوی بود بعنوان پشت و پناهم بود و یادم هست همیشه وقتی به بازی فوتبال می رفتیم به دوستان می گفت داداش من هم باید بازی کند . ( آن روزها تقریبا فوتبال یارکِشی برای همه افراد نبود)

ایشان اهل دین و دیانت و عاشق ائمه اطهار بود و نماز و روزه اش ترک نمی شد . در بین همه افراد خانواده از محبوبیت خاصی برخوردار بود . غیرت مثال زدنی نسبت به پدر و مادرم و خانواده داشت ؛ چون پدرم از کار افتاده و بیمار شده بود همیشه تنها دعایش این بود : خدایا محتاج خلقمان نکن .

                                                                                                                         غلامرضا در اوان نوجوانی

شهید یوسفی با غرور به پدر و مادرم می گفت پس من چه کاره هستم ؛ پیری و کوری شما من هستم و خوشبختانه همان هم شد .

 در زمینه قرائت قرآن مجید چون صوت خوبی داشت در اکثر مراسم هایی که از سوی مدرسه و بسیج بر پا می شد بعنوان قاری به قرائت قرآن می پرداخت . شهید غلامرضا به افراد کهنسال اعم از پیر مردها و پیر زنها خیلی احترام قائل بود .

شهیدغلامرضا در حال قرائت قرآن

انسان شجاع و نترس و در عین حال بسیار دل رَحم و بین دوستان هم دوره خودش خیلی محبوب بود . تمامی رزمندگان سلحشور نراق که با شهید غلامرضا یوسفی در جبهه همرزم بودند از سجایای اخلاقی او تعریف می کنند از جمله استاد قنبرعلی عابدی که هر موقع از شهید یوسفی صحبت به میان می آید اشک از چشمانشان جاری می شود .

حاج میرزاعلی قجری(دایی) که همیشه هنگام دیدن بنده از خداوند طلب آمرزش برای شهید یوسفی می نماید و پاسدار سید مرتضی بابایی از محسنات اخلاقی او و عشق و علاقه شدید به شهادت دوست دیرینش سخن می گویند .

آری ؛ در پاسخ به سوال علاقمندان به شهدا مبنی بر اینکه چراغلامرضا یوسفی فرزند نوروز در عنفوان جوانی عاشق شهادت بود ؛ اگر اغراق نکرده باشم بنظر می رسد این همه ایثار به ریشه انسان بر می گردد .

                              مرحوم نوروز یوسفی                                               خانم معصومه عظیمی

مادر زحمتکشم خانم معصومه عظیمی نمونه است و پدرم مرحوم نوروز یوسفی فردی کشاورز ، زحمتکش ، بسیار شجاع و انقلابی از همه مهم تر عاشق اهل بیت عصمت و طهارت بود و از کسی که ذکر لبانش نام حیدر حیدر و خونش برای سالار شهیدان همیشه می جوشید انتظار می رود که فرزندی عاشق شهادت و ولایت مداری مثل شهید غلامرضا تربیت نماید تا در راه رسیدن به حریم جانان و عشق به ولایت یعنی علی و آل علی جان خود را فدا نماید .

نکته عجیب اینکه دو جوان نراقی که اسم و شهرتشان مثل هم است و سال ها با هم دوست بودند در عملیات کربلای 5 به شهادت رسیدند که اسامی آنها غلامرضا یوسفی فرزند عباس و غلامرضا یوسفی فرزند نوروزمی باشند .

 در پایان امیدوارم بتوانیم رهرو راه شهیدان باشیم چرا که شهداء شمع محفل بشریتند و مایه مباهات و افتخار ما هستند .

شادی روح تمام شهداء از صدر اسلام تاکنون ، امام شهدا خمینی کبیر (ره) صلوات .

بسیجی ابوالفضل یوسفی فرزند نوروز اهل شهر نراق 25/1/1394

اخبار نمایندگی روزنامه اطلاعات در شهر نراق مربوط به 45 سال قبل - 41

به مناسبت هفدهمین سال و هفته کارنیک پیش آهنگی در کلیّه آموزشگاه های شهر نراق مراسمی برگزار شد و به وسیله آقای سید مهدی غفاری سرپرست پیش آهنگان نراق سخنانی در باره تاریخچه پیش آهنگی و هدف های آن و چگونگی این سازمان ایراد و به همین جهت یکی از نشریه های دیواری ماهانه کلوپ دبیرستان امینیان به نام "ندای پیش آهنگ"نامیده شد .

   مرحوم سید مهدی غفاری

آنگاه سرود ملی پیش آهنگی توسط اعضا اجرا شد .

شماره 189
تاریخ 12/9/1348
خبرنگار اطلاعات در شهر نراق سید مصطفی غفاری

یا امام زمان من نمیخام شهید شم منا برگردون پیش صفیه

برادرم کارمند شهرداری شهر نراق بود که به عنوان بسیجی راهی نبرد حق علیه باطل گردید . زمستان سال 1365 در مقطع عملیات های حماسی کربلای 4 و 5 در شلمچه در جبهه حضور داشت .

 حاجیه خانم صفیه خسروی در کنار همسرش حاج علی اصغر عابدینی

وقتی چشمش به انبوه شهدای این عملیات و مجروحین آن می افتد فریاد می زند :یا امام زمان من نمیخام شهید شم منا برگردون پیش صفیه .

ایشان خیلی علاقه به همسرش خانم صفیه خسروی فرزند عبدالحسین دارد .

حاج ماشاءالله عابدینی فرزند شکرالله اهل شهر نراق 18/11/1392

اخبار نمایندگی روزنامه اطلاعات در شهر نراق مربوط به 45 سال قبل - 42

آقای مرتضی یوسفی نماینده آموزش و پرورش به استناد ابلاغ استانداری استان مرکز به سمت سرپرست شهرداری نراق منصوب گردید .

مرتضی یوسفی(رادفر) در حال سخنرانی هنگام افتتاح ساختمان شهرداری نراق - سال1351

عکس از آرشیو سلحشوران شهر نراق

اهالی شهر نراق ضمن اظهار شادمانی این اقدام استانداری انتظار دارند هر چه زودتر نسبت به امور شهری و کارهای عمرانی این بخش رسیدگی و به وضع داخلی شهر سامانی بخشیده شود .

شماره 216
تاریخ 10/10/1348
خبرنگار اطلاعات در شهر نراق سید مصطفی غفاری

پیکر مطهر شهید بسیجی محمدباقر پورغلامحسین علی آبادی در بدر جا ماند

طی عملیات بدر که از 19 تا 26 اسفند 1363 با رمز مبارک یا فاطمه الزهرا(س) انجام گرفت بنده با لباس سبز سپاه پاسداران در گروهان اَدوات فرمانده قبضه خمپاره 120 میلی متری بودم و هشت نیرو نیز تحت امر فعالیت داشتند .

علی کمره ای

یک نیروی 17 ساله بسیجی داشتیم به نام محمدباقر پورغلامحسین علی آبادیفرزند نصرت الله که اول خرداد 1346 در شهرستان دامغان متولد و ما در جبهه به نام "محمد "صدایش می زدیم .

شهید محمدباقر پورغلامحسین علی آبادی

پدرش کارمند اداره بهداری و سه برادر کوچکتر از خودش هم داشت . او در سال سوم راهنمایی مشغول به تحصیل بود که درس را رها و از طریق بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان دامغان در استان سمنان به جبهه اعزام شد و طی مدتی که در منطقه بود دوش به دوش دیگر مردان ایران زمین مردانه در راه سرافرازی کشورمان ایستادگی کرد .

عملیات بدر در انتها منجر به ناکامی و عقب نشینی گردید و فرماندهان دستور تخریب و انهدام همه تجهیزات را صادر کردند . شنبه تاریخ 25 اسفند 1363 ما در حال منهدم نمودن امکانات بودیم که یک دستگاه ماشین تویوتا حامل پرتغال و سیب سَر رسید .

در آن شرایط سخت آتش سنگین ارتش متجاوز عراق من شروع به پوست کردن پرتغال شدم که پورغلامحسین گفت کمره ای این چه وقت خوردن میوه است ؟

من به شوخی گفتم محمد ؛ با این دشواری هایی که می بینی اکنون لحظات آخر عمرمان است و بیا برای آخرین بار میوه بخور . گفت نگو این حرف را ؛ من تازه می خواهم زن بگیرم و دوست دارم یک بار دیگر والدینم را ببینم .

      علی کمره ای به همراه پسرش آقا سجاد

با اصرار یک تیکه از پرتغال را به او دادم و همین که داخل دهانش گذاشت توپ مستقیم تانک موقعیت ما را هدف قرار داد و همه چیز به هم ریخت . گرد و غبار که خوابید دیدم ترکش نسبتا بزرگی پُشت سَر پورغلامحسین را پاره کرده و به بقیه بدن از جمله پا هم آسیب رسانده ؛ چشمانش باز بود و انگار به من لبخند می زند .

سریع چفیه را دورتا دور سَرَش بستم و تیکه پرتغال را از دهانش بیرون انداختم و پایش را نیز بستم ولی او به شهادت رسیده بود . پیکر مطهرش را داخل یک دستگاه تویوتا انداختیم تا به عقب خط منتقل کند ولیکن بقدری حجم آتش دشمن بعثی زیاد بود که ظاهرا تویوتا به عقب نمی رسد و چون منطقه شرق دجله در اشرافیت دشمن بود و مرتب از زمین و هوا بمباران می شد همانجا مفقود می گردد و 30 سال هست که اثری از این شهید مهربان تفحص نشده است .

پاسدار جانباز علی کمره ای فرزند تقی اهل شهر نراق 28/9/1392

برای تثبیت شورای نهاجا چهار شهید تقدیم شد

امیر سرتیپ خلبان اصغر ایمانیان (1308 – 1394) اولین فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از تاریخ 6 اسفند 1357 با فرمان امام خمینی(ره) به سمت فرماندهی نیروی هوایی منصوب شد و تا تاریخ 24 مرداد 1358 عهده‌دار این مسئولیت بود .

مرحوم امیر سرتیپ خلبان اصغر ایمانیان در محضر امام خمینی (ره)

اوایل انقلاب بود و شورایی متشکل از 28 نفر در نهاجا تشکیل دادند که یکی از اعضا بنده بودم . برابر رای پرسنل نیروی هوایی 14 نفر عضو اصلی که کارهای اجرایی ؛ مدیریتی ؛ عملیاتی و ... را زیر نظر داشتند و 14 نفر عضو علی البدل که به کارهای خدماتی و متفرقه می پرداختند .

        حاج ماشالله عابدینی

مشکلات و اختلافاتی پیش آمد که آقای ایمانیان به حضور شورا انتقاد داشت و فرمان دادند به قسمت ها و سِمَت های خود بازگردید .

عده ای از اعضای شورا تصمیم گرفتیم از تهران به شهر قم عزیمت و اعتراض خودمان از وضعیت پیش آمده را به استحضار رهبر کبیر انقلاب حضرت آیت الله سید روح الله خمینی رضوان الله تعالی رسانده و کسب تکلیف نماییم .

استوار سلیمانی فراز از اصفهان ، همافر آقاجانی از ستاد نیرو ، بنده از ستاد نیرو اهل شهر نراق ، ستوانیار کنی از پایگاه ... ، استوار کفیلی از بیمارستان نهاجا و چند نفر دیگر با نامه و امضای شورا رهسپار قم شدیم .

قرارمان اولین میدان ورودی قم بود ولی مدتی آنجا معطل شدیم ولی چند نفر از دوستان نیامدند و راستش از آنان دلگیر شدیم . با مشورت هم تصمیم گرفتیم بدون حضور آنان به ملاقات رهبر عظیم الشان مشرف شویم .

مطالب مرور شده را خدمت حضرت امام رساندیم و نامه را به رئیس دفتر معظم له ارائه دادیم که ایشان در ذیل درخواست ما به فرمانده نهاجا مرقوم فرمودند که با فرزندانم در نیروی هوایی راجع به شورا همکاری شود . بر این اساس مدتی دیگر این شورا فعالیت داشت تا سازماندهی ارتش تثبیت گردید .

وقتی به تهران رسیدیم با خبر دردناک و تاسفبار مواجه شدیم که چهار نفر از کادرهای متعهد نیروی هوایی در محور تهران – قم در حین ماموریت با یک دستگاه ماشین بنز خاور تصادف و چهار نفرشان به دیار باقی شتافتند . آنجا بود که پی بردیم که چرا دوستانمان به موقع در محل قرار حضور نیافتند .

پیکر پاک این چهار عزیز به طرز باشکوهی تشییع گردید و سه نفرشان در قطعه 24 شهدای بهشت زهرا(س) خاکسپاری و نفر چهارم برای خاکسپاری به زادگاهش منتقل گردید .

1- غلامرضا سلیمانی فرازفرزند علی متولد 1322 تاریخ جانباختن 8/2/1358
مکان دفن : قطعه 24 ردیف 70 شماره 19 بهشت زهرا(س) تهران

2- محمد اصفهانی کنیفرزند علی متولد 1316 تاریخ جانباختن 8/2/1358
مکان دفن : قطعه 24 ردیف 70 شماره 20 بهشت زهرا(س) تهران

3- محمدعلی کفیلیفرزند محمدحسین متولد 1323 تاریخ جانباختن 8/2/1358
مکان دفن : قطعه 24 ردیف 70 شماره 21

4- درجه دار دیگر که نامش را فراموش کرده ام

سی و ششمین سالگرد عروجشان را ارج می نهیم و به روح پاکشان درود و صلوات می فرستیم .

سرگرد بازنشسته نهاجا حاج ماشاءالله عابدینی فرزند شکرالله اهل شهر نراق 17/11/1392

سالگرد شهادت حضرت سلطانعلی بن باقر(ع) فرزند بلافصل امام پنجم شیعیان جهان در مشهد اردهال واقع در 15 کیلومتری شهر نراق و مراسم سنتی قالیشویان فینی های کاشان

از راست : سید محمد حسینی فرزند سید رضا - سید علی حسینی فرزند سید رضا- سید عباس حسینی فرزند سید رضا - حسینعلی عظیمی فرزند رمضان
نشسته : غلامعباس عظیمی فرزند امیدعلی

سرباز وظیفه تیپ 58 ذوالفقار آقای علی اصغر مهدوی نراقی فرزند حسین متولد 1341 تاریخ 20/9/1360 طی عملیات مطلع الفجر در ارتفاعات شیاکوه گیلانغرب استان کرمانشاه مظلومانه و غریبانه به شهادت رسید و پیکر مطهرش مفقود گردید .
پدرش حاج حسین مهدوی فرزند میرزاقوام و مادرش حاجیه صنعت محمدی فرزند فتح الله از اهالی شهر نراق رنج و غصه های بیشماری را تحمل کردند ولی اثری از جوان رعنایشان تفحص نگردید تا اینکه دارفانی را وداع گفتند .
همچنان پیکر این شهید گمنام مانده است .

اداره مخابرات شهر نراق - سال 1363

از راست : مسلم آقایی فرزند.... - ذوالفقار قجری فرزند مصطفی - علی لطفعلی فرزند حسین

 اردوی الی بیت المقدس بسیجیان و رزمندگان دفاع مقدس شهر نراق به منطقه سرسبز دره واقع در ارتفاعات پشت بهشت آباد(آبشتا) و منتهی به کوه سترک اُل نراق – جمعه 20/2/1392

1/1/1357 برابر با 11 ربیع الثانی 1398 هنگام تحویل سال نو در بقعه متبرکه زبیده خاتون از نسل چهارم امام جواد(ع) در حومه شهر نراق

قدرت الله سلیمانی فرزند احمد - مرحوم سید محمد موسوی فرزند سید آقامیر - علیرضا عابدینی فرزند شکرالله – مرحوم سید حسن موسوی فرزند سید حبیب – محمد قجری فرزند سلیمان - حسین عضایی فرزند ماشاءالله – علیرضا یوسفی فرزند قاسم مشهور به غلام - غلامرضا جعفری فرزند علیرضا - ماشاءالله یوسفی فرزند قاسم – رضا مظفری فرزند ... - شعبانعلی یوسفی فرزند قاسم - قهرمان(دلاور) قاسمی فرزند غضنفر - ... قجری فرزند سلیمان

محمد آواره(زارعی فر) فرزند علی – علی محمد پیشه ور فرزند حسین – مرحوم سید حسین موسوی فرزند سید حبیب – ناشناس - احمد رمضانی فرزند غلامعلی – رمضان حمامی فرزند مصیب – مرحوم محمد حیدری فرزند جعفر

مضجع نورانی حضرت سلطانعلی بن باقر(ع) فرزند بلافصل پنجمین امام معصوم شیعیان جهان – پاییز 1390

بسیجی مرحوم حسین قاسمی فرزند حمید (1369 – 1392) - ... آقاصادقی فرزند منوچهر

منزل شهید مهدی اکبری فرزند اکبر در تهران – سال 1359

از راست : مجتبی اکبری فرزند اکبر - مرتضی اکبری فرزند اکبر - مرحوم محسن مراد فرزند اسکندر

محوطه ساختمان بسیج شهر نراق – زمستان سال 1361
از راست : علی اکبر باقری نراقی فرزند حبیب - سردار شهید قاسم جعفری فرزند ابراهیم

مشهد الرضا - سال 1353
پیرغلام اباعبدالله الحسین و اهل بیت استاد عبدالرحمن شریفی فرزند ابراهیم(1276 – 1355)

10 محرم 1399 برابر با 20 آذر 1357 مراسم کفن پوشان شهر نراق با چوب که آنزمان متداول بود به جنگ سرنیزه های دیکتاتوری محمدرضا شاه رفته و با شعار : "خمینی عزیزم – بگو تا خون بریزم"جانفشانی برای معمار انقلاب خمینی کبیر را اعلام نمودند .
تظاهرات میلیونی در محرم 1357 در سراسر ایران پایه های عنکبوتی حکومت پهلوی را در هم پیچید .

بازگشت مرحوم حاج مسلم مرادی از سفر حج به شهر نراق – سال 1375

از راست : قاسم مرادی فرزند علی محمد - سید مصطفی میرسلطانی فرزند سید جعفر - محمود مرادی فرزند علی محمد - علی محمد مرادی فرزند نصرالله- مرحوم حاج مسلم مرادی فرزند نصرالله
کودک : محمدرضا مرادی فرزند احمد

مرحوم حاج علیرضا احمدی فرزند عبدالکریم به همراه فرزند برومندش مهران

خیابان چراغ برق تهران – سال 1360

از راست : رحیم نوروزی فرزند رمضان – مرحوم علیرضا بحرینی فرزند حسین – ماشاءالله رمضانی فرزند علیرضا – قدرت الله یوسفی فرزند محمد

پیرغلام اباعبدالله الحسین و اهل بیت حاج نصرالله رحمانی فرزند علی(1292 – 1370)

تشییع پیکر مطهر شهید محمد رضا رمضانی فرزند غلامعلی یکی از فاتحین خرمشهر تاریخ 3/3/1361 طی عملیات بیت المقدس

تشییع پیکر مطهر شهید محمد رضا رمضانی فرزند غلامعلی در شهر نراق . ایشان یکی از فاتحین خرمشهر تاریخ 3/3/1361 طی عملیات بیت المقدس می باشد .
متوفیان مشهور عکس : غلامعلی شریفی فرزند عبدالرحمن – محمد حسینی فرزند حسین – حسین مهدوی فرزند میرزاقوام – سید محمود غفاری فرزند سید جعفر – ابراهیم آعلی فرزند رضا – علی کرباسی فرزند علی اکبر – سید... موسوی فرزند سید ... – حسین پیشور فرزند فتح الله

سال 1362

از راست : احمد لطفعلی فرزند قربانعلی - سید حبیب موسوی فرزند سید محمد - محمدرضا عابدینی فرزند علی

این عکسها گویای خاطرات قشنگ زندگی است .خاطراتی که هنوز با وجود گذشت سالها از آن  بوی تازگی و عطر خوش مهربانی می دهد . هنوز هم که هنوز است وقتی  آلبوم خاطرات آن روزگار را مرور می کنیم اشک شوق و لبخند دلنشین  دوستی با هم در می امیزند و ساعت ها وقتمان صرف مرور این خاطرات می شود.

خاطرات خوش گذشته را با هم ورق می زنیم تا.............

وبلاگ سلحشوران شهر نراق

اهمیت کتاب و تاریخچه کتابخانه در شهر علم و فقاهت و مشاهیر خیز نراق

در فرخنده میلاد امام راستی و عدالت حضرت علی بن ابیطالب(ع)و روز پدر و همچنین سی و ششمین سالگرد شهادت استاد مرتضی مطهری و روز شایسته معلم مصاحبه ای با سرکار خانم لطفعلی رئیس کتابخانه های عمومی شهرستان دلیجان انجام گرفته که شرایط را مغتنم شمرده به میمنت این ایّام برای علاقمندان نمایش می دهیم .

                                                                                                                                            
متشکرم که دعوت سلحشوران شهر نراق را پذیرفتید ، در ابتدا خودتان را معرفی فرمایید؟

بسم الله الرحمن الرحیم . عرض سلام و خدا قوت دارم محضر سلحشوران شهر نراق و علاقمندان بی شمارتان در اقصی نقاط ایران و چندین کشور که دلیجانی ها و نراقی ها حضور دارند .

              فهیمه لطفعلی

بنده فهیمه لطفعلی اهل شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان می باشم و در حال حاضر رئیس اداره کتابخانه های عمومی شهرستان دلیجان و عضو شورای اسلامی شهر نراق می باشم .

خانم لطفعلی از چه سالی مشغول فعالیت در نهاد کتابخانه ها شدید؟

بنده سال 1390 بود که درآزمون استخدامی و مصاحبه نهاد کتابخانه ها شرکت کردم و یک سال بعد جذب اداره کتابخانه های دلیجان شدم. البته به مدت 8 ماه به علت کمبود نیرو در کتابخانه های محلات و نیمور به عنوان کتابدار در آنجا مشغول بودم .

بعد ازآن مسئول کتابخانه نراق شدم و یک سال بعد هم به اینجانب پیشنهاد مسئولیت اداره شهرستان شد که خوشبختانه در مصاحبه پذیرفته شدم و الان نزدیک سه سال هست که در این سِمت مشغول خدمت هستم. سال 1392 هم در انتخابات شورای اسلامی دوره چهارم نراق شرکت کردم و در مسئولیت منشی شورای اسلامی شهر خدمتگزار مردم هستم .

 رابطه شغل و فعالیت اجتماعی شما با علاقه تان به چه شکل هست؟

باید با افتخار بگویم که علاقه بنده به کتاب و مطالعه از دوران کودکی و تحصیل در مدرسه شروع شد. بعد از آن هم که 3سال در دانشگاه الزهرا(س) تهران به عنوان کتابدار درکتابخانه تخصصی دانشکده الهیات مشغول فعالیت بودم .

کلاْ خودم را از فضای کتابخانه ها جدا نمی دیدم و امید داشتم که یک روزی به طور کامل بتوانم در کتابخانه خدمت کنم . در واقع من حضور پُر رنگ در فعالیت های فرهنگی و اجتماعی شهر را از وظایف قلبی خودم می دانم.

کمی از پیشینه اولین کتابخانه عمومی شهر نراق را برای ما توضیح بفرمایید و اینکه در چه سالی تاسیس شد؟

آنگونه تحقیق کردم و با افراد مسئول مصاحبه انجام دادم موضوع کتاب و کتابخانه در شهر علم و فقاهت نراق رواج داشته و مردم نراق علاقه به مطالعه داشته اند . وجود بیش از یکصد نفر از مشاهیر دینی در نراق نشان از علاقه آنان به مطالعه کتاب و نوشتن آن حکایت دارد .
گذشته کتابخانه های شهر نیاز به تحقیق بیشتر دارد و لیکن اولین کتابخانه عمومی شهر نراق با نام حضرت ولیعصر(عج) پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1358 جنب مسجد جامع شهر نراق شروع به فعالیت نمود. 

                                                                                                                  بقایای تخریب شده کتابخانه ولیعصر

طبقه تحتانی آن حوضخانه و سرویس بهداشتی و طبقه فوقانی آن با پله های باریک و زیاد،کتابخانه بود ؛ اما نه کتابخانه ای به شیوه امروزی . هشت قفسه که کتاب های مذهبی ، انقلابی ؛ حقوقی و داستانی در آن به چشم می خورد.


کتابخانه حضرت ولیعصر(عج) شهر نراق به چه شکل اداره می شده و مسئولین آن چه کسانی بودند؟

کتابخانه ولیعصر (عج) در دو شیفت خانم ها و آقایان فعالیت داشته است . روزهای زوج خانم ها و روزهای فرد هم آقایان بودند.

مسئول برادران در دوره های مختلف آقایان : حسن کرباسیفرزند علی(طلبه شهید)، علی محمد پیشه ور فرزند حسین، سید مهدی موسوی فرزند سید احمد و ... بودند .

فعال ترین افراد آقای علی محمد پیشه ور بوده و بعد از آن آقای سید مهدی موسوی از شهریور 1360 کتابخانه را تحویل گرفته و تا اوایل بهار 1362 این مسئولیت را ادامه داده و همزمان نیز در پایگاه بسیج و انجمن اسلامی دبیرستان معصومی نیز فعالیت داشته است .

                                                   علی محمد پیشه ور                                سید مهدی موسوی

مسئول خواهران هم خانم ها : رقیه السادات بابایی فرزند سید رضا ؛جمیله قاسمی فرزند حسن ، کبری عباسی فرزند غلام محمد، اشرف السادات بابایی فرزند سید رضا ؛ مرحومه بتول حمزه ای فرزند حمزه، بلقیس قجری فرزند عباس ، و در دوره های بعد تر خانم منیره رمضانی فرزند حسن و اعظم قجری فرزند سلطانعلی و... به طور داوطلبانه فعالیت داشتند .

کتابخانه حضرت ولیعصر(عج) شهر نراق در چه زمینه هایی فعالیت داشته؟

این کتابخانه یک مجموعه فرهنگی بوده که در کنار پایگاه بسیج برای ترویج انقلاب اسلامی و آماده سازی نیروهای مستعد فعالیت می کرد. از ابتدای مهر 1359 که ارتش متجاوز عراق با کمک هم پیمانانش جنگ را بر ایران تحمیل کرد نوع نگرش و افق مسئولین کتابخانه به فراخور دفاع مقدس تغییر کرد .

در روز تقریباً 110 نفر به کتابخانه مراجعه و کتاب امانت می بردند. حق عضویت هم رایگان بوده. برای اینکه مجموعه منابع غنی تر شود کتاب هایی که از شهدای اولیه نراق بود از طریق خانواده هایشان به عنوان هدیه تحویل گرفته می شده و در کتابخانه نگهداری و مورد استفاده قرار می گرفته است .

از جمله فعالیتهای جانبی کتابخانه برگزاری کلاس احکام و قرآن ، برگزاری مراسمات و اعیاد مذهبی و کلاس نهضت سواد آموزی و بازدید از خانواده شهدا و برگزاری اردو بوده است . جالب ترین فعالیت اعضا در دوران جنگ عیادت ازمجروحین در منزل و یا بیمارستان های تهران، قم و اصفهان بود.
نهایتاْ کتابخانه ولیعصر سال ... در طرح تعریض خیابان فاضل نراقی تخریب می شود.


آیا از کتابخانه های فضاهای آموزشی شهر نراق مثل مدرسه ابتدایی ؛ راهنمایی و خصوصا دبیرستان حاج عباس معصومی نیز تحقیقاتی صورت داده اید ؟

بله . از قدیم الایّام هر مدرسه ای به فراخور حال دارای کتابخانه بوده که بیشتر کتب کمک درسی و دینی و داستانی مورد استفاده دانش آموزان قرار می گرفته است . قبلا که دبیرستان امینیان وجود داشته طبیعتا کتابخانه ای در فضای آن مورد استفاده بوده ولی در سال 1353 که ساختمان دبیرستان معصومی احداث می شود ؛ بالطبع کتابخانه ای هم در آن راه اندازی گردیده و لیکن در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری قائد اعظم آیت الله سید روح الله خمینی(ره) ؛ پاسگاه ژاندارمری نسبت به چندین جلد کتاب از جمله کتاب های دکتر علی شریعتی حساسیت نشان داده و درخواست جمع آوری می نماید .

در شروع تحصیلی مهر ماه 1358 عده ای جوان پر شور و انقلابی کتابخانه دبیرستان که برایشان از اهمیت برخوردار بود را مجددا بازگشایی و کتاب های مضره را پاکسازی کردند . این انقلابیون بعدا عضو بسیج شدند و همچنان کتاب را الگوی خود قرار داده اند تا اینکه اکثرا در هشت سال دفاع مقدس به شهادت رسیدند و یا اسیر یا مجروح شدند .

یکی از اساتید آنها آقای علی محمد طهماسبی بود که شاگردانش را به کتاب و کتابخوانی تشویق نموده است .


آیا در سطح شهر نراق کتاب فروشی هم وجود داشته است ؟

بله چندین مکان وجود داشته که بر اساس تحقیقاتی که کرده ام توضیح می دهم .

1* آقای محمد(غلام) ابوالحسنی که در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان محلات اشتغال داشته تاریخ 27 آذر 1359 در میدان شهر نراق مغازه ای که متعلق به حاج سلطانعلی کاظمی بوده را اجاره و کتابفروشی به نام شهید مطهری دایر می کند .

این اقدام ضمن کسب معیشت خود و برادرش احمد ابوالحسنی باعث آشنایی جوانان با فرهنگ کتاب و کتابخوانی قلمداد می شد . کتابفروشی مطهری نراق پاتوغ عده ای از بسیجیانی بود که به دلیل نداشتن مقر آنجا جمع می شدند و بعد اکثرا در جبهه به شهادت رسیدند .

 با بازگشایی اولین ساختمان پایگاه مقاومت بسیج در 10 مرداد 1360 این کتابفروشی پس از شش ماه جمع آوری گردید و حدود 300 جلد کتاب های باقیمانده ممهور به مهر کتابفروشی به کتابخانه مضجع سلطانعلی بن باقر(ع) در مشهد اردهال هدیه شد .
این مکان بعدا قهوه خانه مرحوم حسن محمودی فرزند نصرالله از جنگزدگان اهل آبادان شد و اکنون به نام بیت الرقیه در ایّام عزاداری ائمه معصومین فعالیت دارد .

2 * تاریخ 5 دی 1359 سرباز وظیفه احمد ابراهیمیفرزند عباس در جبهه به شهادت رسید . یک دکه آب میوه فروشی داخل میدان شهر نراق از ایشان به جا ماند که بعدا مادر بزرگوار شهید حاجیه خانم بهجت عظیمی در اختیار بسیج قرار داد تا در امر فعالیت های فرهنگی دفاع مقدس مورد استفاده قرار گیرد .

دکه شهید ابراهیمی در طول دفاع مقدس مردم ایران همواره به توزیع کتاب و نشریاتی همچون پیام انقلاب و فعالیت های جانبی دیگر می پرداخت .پس از جنگ تحمیلی ماشین کامیون به دکه برخورد کرد و باعث جمع آوری آن گردید .

3* انتشارات فاضل نراقی سال 1368 اطراف میدان نراق توسط آقای محمد رضا خسروی فرزند قنبرعلی جهت معیشت و همچنین فضای مطالعاتی دایر شد . آقای خسروی یکی از فرهنگیان و نویسنده کتاب تاریخ نراق می باشد که با همکاری جواد قاسمی فرزند غضنفر به ارائه و توزیع کتب دانشگاهی و درسی و مجلات و روزنامه های کثیر الانتشار در سطح شهر می پرداختند .
این انتشارات سال 1385 پس از 17 سال برچیده شد .

4 * انتشارات دانشجو در سال 1373 توسط آقای مهدی آعلی فرزند ماشاءالله شروع به کار نمود و با همکاری آقای علیرضا فروغی فرزند عزیزالله اشتغال به کار داشتند و پس از هشت سال در سال 1381 به آقایان علی محمد پیشه ور فرزند حسین و علی رضایی فرزند رضانظر واگذار گردید .
بعد از مدتی این مکان در اختیار آقای جعفر کریمی فرزند علی اکبر کارمند جهاد کشاورزی قرار گرفت که ایشان نیز به همراه فرزندش محمد به اشتغال مشغول بودند تا اینکه به آقای روح الله قجری فرزند حیدرعلی سپرده شد .
انتشارات دانشجو با فراز و نشیب پس از 19 سال سرانجام سال 1392 تعطیل گردید .

5 * انتشارات حسام از سال 1380 توسط آقای حسام الدین رنجبر فرزند حسن و برادرش بهنام فعالیّت خود را آغاز نمود . این مکان بیشتر به فروش کتب دانشگاهی می پردازد و یک شعبه نیز در دانشگاه آزاد اسلامی نراق دارد .

بعد از تعریض خیابان و جمع آوری کتابخانه ولیعصر(عج) کتاب ها و کتابخانه به کجا منتقل می شود؟

سال 1361 کتاب ها به کتابخانه ای به نام شهید مطهری که در طبقه فوقانی زینبیه مسجد جامع قرار داشت و در این کتابخانه نیز کتاب های مذهبی و انقلابی بیشترین آمار را داشت وکتابهای داستانی وعلمی ویژه نوجوانان هم تا حدودی به چشم می خورد. من خودم یادم می آید اولین کتابی که من در آن کتابخانه خواندم کتاب پینوکیو بود که هنوز هم لذت خواندنش را فراموش نکرده ام.

شیفت آقایان آقای محمد جواد حیدری فرزند علی اکبر و شیفت خواهران هم خانم ها حمیده اشرفی فرزند محسن، مریم رضی فرزند گل محمد و معصومه رضایی فرزند محمدعلی مسئول بودند. کار امانت کتاب و فعالیتهای فرهنگی از جمله جمع آوری و نگارش احادیث هفتگی ، تهیه نشریه دیواری به مناسبت های مختلف برای ستاد نماز جمعه و کانون معراج و همچنین آرشیو مجلات و گاه نامه ها و امانت نوارهای قرآن، سخنرانی و مداحی در این کتابخانه انجام می شد.

این کتابخانه هم بعد از تأسیس کتابخانه فاضلین نراقی تعطیل شد . مکان مذکور در حال حاضر پایگاه شهید محمدعلی قجری و موسسه جواد الائمه می باشد .


کانون معراج شهر نراق نیز یکی از مراکز فرهنگی بوده که به ترویج کتابخوانی و فعالیت های جانبی مبادرت داشته ؛ آیا از این واحد نیز تحقیقاتی صورت گرفته است ؟

بله . با توجه به افزایش جمعیت دانشجویی شهر نراق و نیز حضور جوانان و نوجوانان بومی ایجاد یک کانون فرهنگی و اجتماعی مورد نیاز بود .
به پیشنهاد آقای مهدی مهدیزاده نراقی فرزند علی محمد و با مساعدت حجت الاسلام علی اکبر حیدری فرزند حسین امام جمعه و آقای ... شهردار وقت ؛ تاریخ 2 مهر 1378 طبقه دوم ساختمان زینبیه مسجد جامع به این امر اختصاص یافت .

           محل قدیم کانون معراج نراق
برای شروع کار با هزینه جاری امام جمعه تعداد 200 عدد نوار کاست خام به همراه یک کمد برای نگهداری اسناد تحویل آقای مهدیزاده شد . ایشان نیز با پشتکار و با کمک های بی شائبه آقایان محمدمهدی ایزدی فرزند حسن و حسین عضایی فرزند اسماعیل این فضای فرهنگی را راه اندازی و گسترش دادند .

همزمان با سالگرد تولد علامه ملا احمد نراقی در تاریخ 2/7/1378 و با اقتباس از کتاب معراج السعاده اسم کانون را به "کانون فرهنگی تبلیغی معراج شهر نراق "نامگذاری نمودند .

کتاب های به جای مانده از کتابخانه عمومی ولیعصر(عج) در این مکان مورد استفاده علاقمندان قرار گرفت . نوارهای سخنرانی ؛ مولودی ؛ مداحی ؛ موسیقی های سنتی به همراه فیلم های ویدیوئی مجاز در کانون معراج بین مردم و از جمله جوانان توزیع گردید .

 با ارتباطاتی که معراج با سازمان ها و نهادهای فرهنگی از جمله اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی ؛ موسسه نشر آثار امام خمینی(ره) و سازمان کتابخانه های عمومی کل کشور و ... برقرار نمود توانست میزان قابل توجهی کتب ؛ مجلات و نشریات دریافت و در اختیار مشتاقان قرار دهد .

 به دنبال فعالیت و گسترش کانون معراج هر روز به تعداد اعضای آن افزوده می شد . طی سفر با برکت رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله سید علی خامنه ای حفظه الله به استان مرکزی از تاریخ 24 آبان 1379 با درایت آقایان محمد مهدی ایزدی  و حسین عضایی و از کانال سازمان تبلیغات اسلامی استان مرکزی چندین کمد ؛ یک تخته فرش ماشینی ؛ یک دستگاه ضبط صوت و نیز تعدادی زیادی کتب دینی به کانون اهداء گردید .

                                                                                    

                                                                                                                           نوارهای به جا مانده از کانون معراجنراق

بعد از این سه نفر ؛ کانون معراج در اختیار افراد دیگر قرار گرفت تا فعالیت های عام المنفعه فرهنگی را ادامه دهند .


وضعیت کتابخانه های مجتمع بهزیستی و کانون فکری کودکان و نوجوانان نراق به چه نحوی بوده و در شرایط فعلی چگونه است ؟

کتابخانه مجتمع خدمات بهزیستی شهدای شهر نراق ویژه کودکان ونوجوانان بود که در سال 1390 به علت وجود کتابخانه عمومی و کتابخانه تخصصی کانون پرورش فکری کتاب هایش جمع آوری و تعطیل گردید.

                                                                   اشرف السادات باباییمدیر مجتمع خدمات بهزیستی شهدای شهر نراق

 کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان نیز در خیابان امام خمینی(ره) روبروی پارک محله در سال 1375 زیر نظر آموزش و پرورش استان مرکزی تأسیس شد.این کتابخانه به صورت تخصصی کار فهرست نویسی، آماده سازی و امانت کتب کودک و نوجوان را انجام میدهد.

 مریم السادات میرسلطانی ، اکرم قجری

در سال 1379 این کانون به ساختمان جدید واقع در جنب بازار شمس السلطنه انتقال یافت. کتابداران تخصصی آن خانم ها اکرم قجری فرزند قاسم و مریم السادات میرسلطانی فرزند سید جعفر هستند. مربیان کانون علاوه بر کار معرفی کتاب به شیوه های مختلف از طریق برگزاری کلاس کتابخوانی،قصه خوانی، پانل ها و ... به فعالیتهای مهارت آموزی نیز می پردازند.

خانم لطفعلی از مراحل ساخت کتابخانه عمومی فاضلین نراقی شهرنراق بفرمایید و اینکه از چه سالی و به چه شکلی تاسیس شد؟

مطالب و مستنداتی که چهره موثر فرهنگی حاج عزیزالله فروغی نوشته و در اختیار ما قرار داد مشخص شد : بعد ازتاسیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر نراق در 17 فروردین 1367 و احساس نیاز به وجود یک مجموعه فرهنگی برای گذران اوقات فراغت جوانان شهر و دانشجویان غیر بومی کتابخانه فعلی شهر نراق با نام امیر المومنین (ع) در سال 1371 تاسیس گردید .

                    حسین سخایی                              حاج سیدحسین نوروزی              حاج عزیز الله فروغی           مصطفی لزرنوده

آقایان حسین سخایی فرزند ... اهل گلپایگان مسئول کتابخانه دلیجان و حاج عزیزالله فروغی چهره شاخص فرهنگی و خیّر گرانقدر حاج سید حسین نوروزی فرزند سید علی مراحل ساخت و تأسیس را آغاز می کنند و در ادامه با حمایت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی و شهرداری نراق تکمیل و در سال 1380 افتتاح می شود.

در واقع حاج سید حسین نوروزی با کمک مالی به مبلغ000/000/5 ریال معادل پانصد هزار تومان زمینه آغاز عملیات احداث کتابخانه را فراهم می کند و در ادامه با تأمین بودجه دولتی توسط پی گیری های حاج عزیزالله فروغی و به دنبال آن آقای محمد حسین مطیعی که در آن سالها مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بودند و واگذاری زمین در پارک شاهد توسط شهردار وقت آقای مصطفی لزرنوده فرزند موسی ( مرحوم از تاریخ 27/9/1368 لغایت 19/5/1373 شهردار نراق بود) این بنای فرهنگی ارزشمند در نراق تأسیس می شود.

این کتابخانه که در حال حاضر به نام فاضلین نراقی تغییر نام یافته با مساحت 1000 متر مربع و 780 متر زیر بنا دارای 1 مخزن و 2 سالن مطالعه و دارای نمازخانه و سرویس بهداشتی می باشد.همچنین سالن اجتماعات کتابخانه نیز با ظرفیت 200 نفر در سال 1386 به بهره برداری نهاد کتابخانه های عمومی کشور رسید.

یکی از اسناد موجود را خصوص نحوه راه اندازی کتابخانه عمومی نراق را شرح دهید

متن یکی از نامه ها اینچنین مرقوم شده است :

شماره : 3126
تاریخ : 10/4/1371
از : مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی آقای مطیعی
به : ریاست محترم سازمان برنامه و بودجه استان مرکزی آقای کیارشی

با سلام ؛ احتراما نظر به ضرورت احداث کتابخانه عمومی در شهرستان نراق و با توجه به تامین مبلغ 5000000 ریال خودیاری از طرف مردم و تهیه نقشه و زمین مناسب و خرید بخشی از مصالح مورد نیاز ؛ خواهشمند است جهت شروع عملیات اجرایی جهت تامین مبلغ 10000000 ریال اعتبار از محل تبصره 16 اقدام لازم معمول فرمایید .
جهت مزید اطلاع اعلام می دارد کمیته برنامه ریزی شهرستان نیز در سال های گذشته تقاضای تخصیص اعتباری به این منظور بوده است .

اوایل نحوه اداره کتابخانه عمومی فاضلین نراقی به چه شکل بوده است؟

اولین کتابداران این کتابخانه خانم ها حمیده اشرفی،مریم رضی ،معصومه رضایی بودند که کار ثبت و آماده سازی کتاب ها را به صورت دستی انجام می دادند.

برای اینکه این کتابخانه بتواند سهمیه بیشتری از کتاب را دریافت کند، بایستی تعداد اعضای آن با توجه به شاخص زیربنا به تعداد قابل توجهی افزایش می یافت و بدین شکل کتابخانه فعالیتش تثبیت می شد و برای آن، یک نیروی ثابت تمام وقت نیز استخدام می گردید. بنابراین خانم ها با تبلیغاتی مثبتی که درسطح شهر داشتند، اعضای جدیدی را به کتابخانه جذب نمودند. 

آقای حسین ترابی فرزند فتح الله به عنوان اولین کتابدار رسمی در سال 1381 در کتابخانه فاضلین نراقی اشتغال یافت .

هم اکنون کتابخانه فاضلین از نظر منابع و فعالیت های کتابداری به چه شکل هست؟

خوشبختانه اکنون کتابخانه فاضلین شهر نراق با درجه 5 شهری ، تقریبا ماهیانه 100 جلد کتاب جدید را به منابع خود می افزاید. به طوری که هم اکنون دارای بیش از 11 هزار جلد کتاب در زمینه های مختلف عمومی و تخصصی می باشد.

بخش کودک کتابخانه هم در سال 1392 رسماْ با فعالیت کتابدار تخصصی کودک ،خانم مریم قجری فرزند قاسم فعال شد و اکنون بیشترین آمار امانت را در بخش کتاب های کودک داریم.همچنین با داشتن حدود 700 عضو فعال ، که بیشتر آنها دانش آموزان و بانوان می باشند، با برگزاری برنامه های مختلف فرهنگی از جمله مسابقات کتابخوانی، طرح همیار کتاب، کانون ادبی طاقدیس و سلسله برنامه های شعر خوانی و... در جهت اعتلا و رشد فرهنگ کتابخوانی گام موثری برداشته می شود .

نرم افزار مدیریت کتابخانه نراق از آبان ماه 1393 به صورت الکترونیک تحت عنوان سامان به ارائه خدمات آنلاین از جمله عضویت سراسری در کتابخانه های کشور می پردازد.

در پایان اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید؟

در بحث کتابخوانی باید عرض کنم طبق فرمایش مقام معظم رهبری(مدضله العالی) کتابخوانی از فرایض و واجبات دینی محسوب می شود و جا دارد از همه شهروندان عزیز نراقی خواهش کنم که امر مقدس مطالعه مفید را زمینه ای برای تحقق خواسته هایشان به شکل درست بدانند و با نهادینه سازی آن در نسل کودک و نوجوانشان مانع از ورود تهاجم فرهنگی به افکار و اندیشه ی پاک شان شوند و مقدمات پیشرفت اخلاقی و علمی را برای آنها فراهم سازند.

اکنون با وضعیت بمباران اطلاعاتی در دنیا و سهل الوصول بودن ابزارها ی ارتباطی، بازهم این کتاب هست که اطلاعات درست و موثقی را به مخاطبین ارائه و انتخاب صحیح را به آنها نشان می دهد. امیدوارم عزیزان از اهمیت فراگیر شدن امر کتابخوانی در جامعه غافل نشوند که اگر غفلتی رخ دهد چیزی جز ضرر و آسیب با خود همراه ندارد و این آسیب برای شهر مشاهیر خیز نراق زیبنده نیست.

همچنین بر خودم واجب می دانم از حجت الاسلام والمسلمین حاج علی اکبر حیدری و حاج عزیز الله فروغی که انصافاً پی گیری های زیادی را برای احداث این کتابخانه انجام دادند ، سپاسگزاری و نیز از راهنمائی ها و حمایتهای مادی و معنوی جناب آقای مهندس محمود مرادی شهردار محترم نراق و ریاست و اعضای اسبق و فعلی شورای اسلامی شهر از فعالیت های کتابخانه قدردانی نمایم.

در نهایت هم از حرکت ارزشمند و قابل تحسین سلحشوران شهر نراق در معرفی کتاب های ارزشمند تاریخی و ثبت و مستند سازی خاطرات مفاخر شهر که در رأس آنها شهدا ،جانبازان ،ایثارگران و آزادگان هستند ،تشکر می نمایم .

سلحشوران شهر نراق نیز از تفحص و تحقیقاتی که جناب عالی در خصوص کتاب و کتابخوانی و فعالیت های فرهنگی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در شهر عالِم پرور نراق انجام دادید کمال تشکر و قدردانی را می نماید .

وبلاگ سلحشوران شهر نراق

اخبار نمایندگی روزنامه اطلاعات در شهر نراق مربوط به 45 سال قبل - 43

اکیپ کوهنوردان آموزش و پرورش شهر نراق بار دیگر بر فراز بلندترین کوه این محل به نام هُل(اُل) فرود آمده و پس از مراسم آتش بازی در قله کوه که قریب 3000 متر ارتفاع دارد با توقف 5 ساعت بازگشتند .

عکس از آرشیو سلحشوران شهر نراق

این اکیپ 10 نفری عبارتند از آقایان :

مرتضی یوسفی – ماشاءالله رحیمی – سید مصطفی غفاری – سید امجد فتحی – عبدالعلی عبدالله زاده – ابوالفضل احمدی – ایرج وطندوست – مجتبی رزاقی – سید محمود موسوی – محمود رزاقی

در ضمن عکسی که در همان محل گرفته شده به پیوست تقدیم ؛ خواهشمند است در مجله اطلاعات هفتگی صفحه مخصوص شهرستان ها خبر و عکس مربوط را چاپ نمایید .

شماره 167
تاریخ 21/8/1348
خبرنگار اطلاعات در شهر نراق سید مصطفی غفاری

وفات حضرت زینب بنت علی و فاطمه تسلیت باد

دوشنبه 14 اردی بهشت 1394 مصادف با وفات حضرت زینب (س)در 15 رجب 63 هجری قمری می باشد .

مرحوم حاج سید محمود موسوی

شایسته است یاد یکی از اولیای خدا به نام مرحوم حاج سید محمود موسوی کنیم که همواره یاد زینب و حسین و ائمه معصومین بر لب داشت .

مرحوم سید محمود ، سید قاسم و سید غلامرضا ، اخوان موسوی

حاج سید محمود و برادرانش از ذاکرین اهل بیت عصمت و طهارت بوده و هستند و در مجالس مختلف از جمله سوگواری متوفیان نراقی با قرائت قرآن و دعا باعث شادی روح مرحومین می شوند .

      مرحوم سید محمد موسوی
پدرشان مرحوم سید محمد موسوی فرزند آقامیر نیز از خادمین به عزاداران اهل بیت بود .

وبلاگ سلحشوران شهر نراق

بسیجی جانباز حاج غلامرضا پنبه زن نراقی به برادر شهیدش غلامحسین پیوست

اُمّ وَهَب ها دایماً در دل جگر دارند
در پشت هر لبخندشان چشمان تر دارند
وقت جهاد حق، به زینب اقتدا کردند
آنان که در دامان خود چندین پسر دارند

                                           مرحوم حاج ماشاالله پنبه زن                       مرحومه حاجیه معصومه شفیعی

مرحوم حاج ماشاءالله پنبه زن فرزند خداداد تاریخ 8 دی 1303 در شهر نراق متولد شد . همسر مکرمه اش حاجیه معصومه شفیعی فرزند علی در کنار همسر به پرورش و تربیت فرزندان پرداختند .

همواره با آموزه های دینی فرزندان را با مکتب حیات بخش اسلام آشناتر و علاقمندی آنان را به اهل بیت عصمت و طهارت افزایش دادند .

حاج ماشاءالله از ذاکرینی بود که در ایام محرم پای نخل روضه خوانی می کرد و از هادیان نخل و به اصطلاح نخل گردان آیین های عاشورایی زادگاهش نراق بود . صدای مدح و ثنای وی هنوز در گوش اهالی پر طنین است .

مرحوم حاج غلامرضا انصاری فر( پنبه زن)

ایشان تاریخ 09/11/1388 دارفانی را وداع گفت و پیکرش در قبرستان وادي السلام شهر نراق به خاک سپرده شده است .

فرزند دلبندش پاسدار غلامحسین پنبه زن (کریمی پور)متولد 1341 تاریخ 22/5/1360 در داخل کمیته انقلاب اسلامی خیابان نبرد پیروزی تهران به شهادت رسید .

دوشنبه 14 اردی بهشت  1394 دومین فرزند حاج ماشاءالله و خانم شغیعی را با احترام و شکوه تشییع و نهایتا در قطعه 232 بهشت زهرا(س) تهران خاکسپاری کردند . 

مرحوم حاج غلامرضا انصاری فر( پنبه زن)

مرحوم حاج غلامرضا انصاری فر( پنبه زن) سال 1333 در شهر نراق متولد شد . پس از تهاجم گسترده ارتش عراق به مرزهای هوایی و زمینی کشور عزیزمان ایران ایشان نیز احساس وظیفه نمود و پا به پای مردان دلیر کشور در مقابل یورش دشمن ایستادگی کرد . یکی از مناطق حماسه آفرینی های او جزیره فاو عراق بود .

سپهبد شهید علی صیاد شیرازی ، مرحوم غلامرضا انصاری فر

حاج غلامرضا بسیجی بود که بارها از خطر رَست تا اینکه زخم دفاع مقدس بر تنش نشست و جانباز گردید .موج انفجار ناشی از آتش بارهای عراق در کنار مجروحیت شیمیایی صدماتی بر ایشان وارد ساخت که فقط تحمل سختی ها از انسان های شکیبا انتظار می رفت.

                    پیکر مرحوم حاج غلامرضا انصاری فر
اکنون همسر فداکار و دو دختر و سه پسرش باید صبر و شکیبایی بر فراغ پدر گرانقدر را تجربه و تحمل کنند .

درود و صلوات خداوند و فرشتکان مقرب الهی به روح بسیجی جانباز مرحوم حاج غلامرضا انصاری فر

وبلاگ سلحشوران شهر نراق

کتاب "مشروطه ی ایرانی "

کتاب مشروطه ی ایرانی تالیف دکتر ماشاءالله آجودانی در 560 صفحه توسط نشر اختران در دی ماه 1382 چاپ گردیده است . برای نهمین بار بهار 1387 این کتاب چاپ مجدد گردید .

توضیحات سلحشوران شهر نراق

* دکتر ماشاءالله آجودانی سال 1329 در شهرستان آمل استان مازندران متولد گردید . ایشان نویسنده و تاریخ دان است و اکنون رئیس کتابخانه مطالعات ایرانی در شهر لندن کشور انگلستان می باشد .

* در صفحات زیادی از کتاب مشروطه ی ایرانی به عالمان طراز اول از جمله نراقی پرداخته شده و از جمله به نخستین نظریه پرداز ولایت فقیه ؛ علامه ملا احمد نراقی فرزند علامه ملا محمد مهدی اهل نراق استناد گردیده و در صفحه 74 نوشته شده :

بیان نظری و منسجم اشارات و استنادات پراکنده ی مجتهدانی چون میرزای قمی و کاشف الغطاء در باب نیابت عام مجتهد عادل و ولایت فقیه در کتاب عواید الایام احمد نراقی(1245 – 1185) به بهترین شیوه ها ارائه داده شد . این مجتهد پُر آوازه(علامه حاج ملا احمد نراقی اهل نراق ) که در عمل از حامیان و نزدیکان درجه اول فتحعلی شاه بود و در پاره ای از نوشته هایش نیز به مشروعیت سلطنت شاه صریحا صحه گذاشته است ؛ کسی است که در مقام نظر ؛ در بحث مربوط به حکومت در معنای کشورداری به طور جامع و منظم و به استناد نوزده حدیث ؛ نظریه ی "ولایت فقیه "را مدون کرد و صریحا و به شیوه ی استدلال عقلی و نقلی ؛ مدعی شد که در غیبت امام زمان(عج)؛ هم حکومت شرعی و هم حکومت سیاسی از آنِ ولی فقیه است .

* در صفحات گوناگون کتاب از جمله 16 ؛ 65 ؛ 66 ؛67 ؛71 ؛72 ؛76؛81 ؛ 95 ؛ 99 ؛215؛ 460؛ 462 ؛470 ؛ 488 ؛ 500 ؛ در ارتباط با فعالیت های موثر و با نفوذ یکی از علمای برجسته شهر نراق علامه احمد نراقی مطلب نوشته شده است .

* دکتر ایرج افشار فرزند محمود و خانم نصرت (1304 – 1389) اهل یزد در خصوص کتاب نوشته : این کتاب در باره مشروطیت ؛ از امهات آثاری است که باید قدر دانست و بر صدر نشانید .

* دکتر احسان یارشاطر فرزند هاشم و خانم روحانیه سال 1299 از خانواده بهایی اهل کاشان در همدان متولد و اکنون مقیم امریکاست و در خصوص کتاب در سال 1377مرقوم داشته : اگر امروز بخواهم یک کتاب فارسی را در باره تاریخ مشروطیت مقدم بر سایر کتب توصیه کنم همین کتاب است که آن را بیش از هر کتاب دیگری روشنگر کیفیت شکل گرفتن این مشروطه و آب و هوای خاص آن و شامل سیری در آثار اصیل دوران جنبش مشروطه و پیشینه آن می دانم .

وبلاگ سلحشوران شهر نراق