من تک تیراندازم نه مهندس
زمستان 1365 طی عملیات کربلاهای 4 و 5 در شلمچه با یکی از دوستان بودیم . موقع سازماندهی در واحدها گفت من آمادگی دارم در مهندسی باشم .
محمد حیدری
گفتم کارش سخته و اذیت میشی . گفت نه بابا بهتر از کشاورزی و دامداریه . خسته شدم از بس بیل زدم و دنبال گله گوسفند رفتم . بذار حالا که مفت و مجانیه و تحصیلات هم نمیخاد دو سه روز از زندگیمان را مهندس باشیم .
وقتی کار و فعالیت سخت در مهندسی رزمی لشکر را برایش تعریف کردند که باید انجام بده گفت بابا من تک تیراندازم نه مهندس .
محمد حیدری فرزند غلامحسین اهل شهر نراق 4/12/1392