Quantcast
Channel: سلحشوران شهر نراق
Viewing all 707 articles
Browse latest View live

حماسه عظيم 9 دي ، تجلي بصيرت ، همت و ولايت مداري امت حزب الله

$
0
0


حماسه عظيم 9 دي ، تجلي بصيرت ، همت و ولايت مداري امت حزب الله



 نه دیماه 1388، جشن بلوغ فکری و شخصیتی نظام اسلامی بود.

 نه دی، عرق شرم امت را در طول تاریخ به خاطر بی‌بصیرتی در ماجرای ثقیفه پاک کرد.

 نه دی، درد کوته‌بینی حکمیت را تا حدودی التیام داد و بر آن مرهمی شد.

 نه دی، سوزش خیانت جمل و نهروان را کمی خنک کرد و از تکرار غربت 25 ساله جلوگیری کرد.

 نه دی، فرق کوفه و نراق، عراق و ایران را نشان داد و آب بسته را به جوي بازگرداند.

 نه دی، ایران، بدون خواست سفیر حسین (ع)، بیعت مجدد کرد و بر سر بیعتش ماند.

 نه دی، ندای هل من ناصر بلند نشد ولی فریاد لبیک یا حسین تا آسمان به گوش همه رسید.

 نه دی، شش ماهه، سه ساله، جوان، پیر، زن، مرد، ویلچری، شیمیایی و... داشت.

 نه دی، زمستان بود ولی درخت انقلاب در آن سرمای زمستان گل داده بود.

 نه دی، در ایران بود ولی پایه‌های کاخ سفید در مکان و کاخ سبز معاویه در زمان را لرزاند.

 نه دی، قیام مختار نبود، ولی اگر مختار هم زنده بود در مقابل آن کرنش می‌کرد.

 نه دی، مانور اعلام آمادگی یاران آخر الزمان مهدی (عج) بود.

 نه دی، شروع حرکت و یک فرهنگ بود یعنی «عزت‌خواهی»

 نه دی، یک روز بود ولی «خیرٌ مِن الفِ شَهر»بود.

 نه دی، مبیّن کوثر و ابتر بود که گفتند خامنه‌ای کوثر است، دشمن او ابتر است.

 نه دی، عاشورا بود و ایران کربلا.

 نه دی، ثمره‌ی خون شهید آیت‌ها، مطهری‌ها، بهشتی‌ها، باکری‌ها، همت‌ها و... بود.

 نه دی، تاریخ نبود، بلکه خود تاریخ‌ساز بود.

 نه دی، روز بخشش فریب خوردگان و روز غضب بر فتنه‌گران توسط امت بود.

 نه دی، آموخت که نیازی نیست همیشه ولیّ در بین باشد، بلکه کافی است ولیّ در دل باشد.

 نه دی، غدیر خم بود در نراق و سراسر ایران.

 نه دی، نور بصیرت الهی بود در دل‌های امت.

 هرچه خواستم بگویم که نه دیچیست، زبان الکن بود و قلم قاصر.

فقط می‌توانم که بگویم نه دی، نه دیبود و بس.


لبيك يا خامنه اي      لبيك يا حسين است




سايت سلحشوران شهر نراق 09/10/1391



شیشه به جای یخ در لیوان آب هویج

$
0
0


شیشه به جای یخ در لیوان آب هویج



اواخر بهار 1361 و قبل از عملیات رمضان به اتفاق دو رزمنده از پاسگاه زید برای عزیمت به اهواز و تلفن کردن به منزلمان در شهر نراق مرخصی گرفتیم .


vlmq6rzojsi1vukobc.jpg

گرمای هوا ما را مجبور کرد تا از مغازه آب میوه ای بخریم . دو نفرمان یخ لیوان آب هویج را حل کرده و خوردیم . یکی از دوستان هر چه لیوانش را می چرخاند یخ آب نمی شد و مرتب مزه می کرد و می دید که آب میوه هنوز گرم است .


سرانجام به صاحب مغازه معترض شد و ایشان در کمال تعجب دید که به جای یخ یک تیکه شیشه از جلوی ویترین به داخل لیوان افتاده است . شما که همولایتی ها را توی خندین می شناسید . حالا نخند کی بخند .




y57n28k5kurpauwk2qw.jpg

اسماعیل حبیبی فرزند اکبر اهل شهر نراق 19/2/1390


سایت سلحشوران شهر نراق

درد دلی با بزرگ بسیجی شهر نراق ، مرحوم جانباز حاج محمود رزاقی

$
0
0

 

درد دلی با بزرگ بسیجی شهر نراق، مرحوم جانباز حاج محمود رزاقی


 

سلام حاجی  محمود



926tnikydtv9m1zco0.jpg


 تلویزیون نگاه می کردم ، شبکه 1 برنامه روایت فتح تاریخ 22/1/1390   وگزارشی از عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه سال 1365 را پخش می کرد....

به ناگاه دوربین برنامه روایت فتح به خاکریزی رسید که تعدادی از رزمندگان اسلام در پشت آن پناه گرفته بودند .


1u6au29a3tslu5vgx2oe.jpg


تو را دیدم که با لباس خاکی بسیجی در پشت خاکریز نشسته بودی و با خلوص نیت و با احساس ناشی از اوج اعتقادت به سوالات خبرنگار پاسخ می دادی و می گفتی که اهل شهرنراقی ، کشاورز و دامدار و در نهایت بسیجی و... در کنارت حاج قنبرعلی عابدی را دیدم که او نیز به سوالات خبرنگار پاسخ داد و دوربین چرخید و رفت ....


6fzsfrl277qbf71sy1k.jpg

از راست : قنبر علي عابدي ، حاج محمود رزاقي



دل تنگ روزهایی شدم که هنوز بودی...


شنیده ام که در تاریخ  11/9/1362 جذب بسیج شهر نراق شده ای . راستی حاجی؛ یادش به خیر چه عاشقانه و فاتحانه از خاطرات جنگ و جبهه برایم می گفتی..... خوب یادم هست وقتی در خاطراتت که برایم نقل می کردی به نام برادرم شهید غلامرضا یوسفی که می رسیدی اشک در چشمانت حلقه می زد و با لهجه ی نراقی می گفتی : بچمون غلامرضا


ky5wbe8w4yt8cz0bij.jpg

از راست : شهيد غلامرضا يوسفي فرزند عباس ، مرحوم جانباز حاج محمود رزاقي



هر زمان با شما هم صحبت می شدیم آنقدر با روحیه بودی که اگر انگیزه و روحیه ما در انجام امور کم شده بود در ادامه دادن راه مصمم تر می شدیم.حاجی ؛ حسرت می خورم که چرا بیشتر نتوانستیم از روحیات بسیجی شما استفاده کنیم.....


حاجی ؛ با بسیاری از رزمندگان و شهدای شهر نراق همرزم بودی و به عنوان امدادگر بسیاری از زخمها و آلام آنان را مرهم نهاده و پانسمان می کردی، و در عملیات کربلای 5 از ناحیه صورت مجروح شدی و یکی از چشمانت را تقدیم اسلام کردی.


شاید زمان زیادی از آشنایی ما نمی گذشت ولی در همین زمان کم شیفته مرام و مردانگیت شدم...


کاش زودتر می شناختمت....


knj3fcp0kd0e3sqma3l.jpg      ywj0hnull3ke325a7i6a.jpg

حاج محمود رزاقي


با حضور در هیئت عاشقان ثارالله شهر نراق همیشه مانند ستونی در آن هیئت بودی تا محرم سال 1389  كه فقدانت به خوبی برای همه ما احساس می شد. حاجی ؛ چه با مهربانی و محبت با ما صحبت می کردی ، مهربانی که ناشی از قلب رئوف بود.....


بعد از جنگ بدون هیچ چشمداشتی دوباره به سراغ شغلت که همان کشاورزی و دامداری بود رفتی و انگار نه انگار که جانباز جنگ تحمیلی هستی و استخوان خرد کرده جنگ و به دنبال سهم خواهی نرفتی...


راستی چرا؟ این روزها  عده ای برای خود سابقه جبهه نرفته درست می کنند و ..... بماند.


تو را بزرگ بسیجی شهرمان خواندیم که کسی لایق تر از شما برای این نام پیدا نکردیم ، زیرا همیشه بزرگترین افتخارت این بود که بسیجی هستی و در کنار بسیجیان سالهایی از عمر با برکتت را سپری کردی.


dhblgup8r163u0f618n.jpg

از راست : شهيد محمدعلي نوري ، مرحوم حاج محمود رزاقي ،شهيد غلامرضا يوسفي فرزند عباس


و کلام آخر ....


حاجی ؛ انشاالله در جوار رحمت حق و در کنار شهدای شهرنراق و دوستانت آرمیده ای ، ای کاش ما نیز تا آخر بسیجی بمانیم.


hevy44gk1qyyvti9iutt.jpg

  مهدی یوسفی فرزند غلامعباس اهل شهر نراق 23/01/1390

سخنی با سردار شهید قاسم جعفری اهل شهر نراق

$
0
0


سخنی با سردار شهید قاسم جعفری اهل شهر نراق



مادر بزرگوار شهید قاسم جعفری نقل کرد زمانی که قاسم مسئول بسیج نراق بود روزی به منزل آمد و گفت مادر طلاجات برای جبهه چه داری ؟ گفتم فقط یک جفت گوشواره که دامادم محمد کمره ای برایم هدیه روز مادر آورده و هیچ طلای دیگر ندارم .


qb00oltsddneszlra7uz.jpg       6ezxaou36ew8t36a5ijc.jpg
شهيد قاسم جعفري


 علاقه نیز به داشتن آن ندارم . بعد قاسم گفت مادر دوست داری این طلا را برای کمک به جبهه هدیه کنی و من هم گفتم قاسم جان با کمال میل . گوشواره ها را قاسم گرفت و برد بسیج تا با پول آن قطره ای کمک به جبهه را عهده دار باشیم .


سرکار خانم عذرا شریفی مادر بزرگوار شهید قاسم جعفری همچنین گفت : تنور محلی در خانه داشتیم که اغلب با یک یا چند زن دیگر برای رزمندگان نان پخت می کردیم و از طریق بسیج به جبهه می فرستادیم تا رزمندگان دفاع مقدس مصرف کنند .


yqod61i8pt0znq8xo6i.jpg
    سركار خانم عذرا جعفري

 

قاسم عزیز و مهربان ؛ تو در عملیات کربلای پنج 3/11/1365 به شهادت که آرزوی دیرینه ات بود رسیدی ؛ لیکن چه داغ بزرگی بر دل دوستان و همرزمانت نهادی .بدان با ولایتمداری امام خامنه ای پیرو راه سرخت خواهیم بود"تا انتها حضور ".

2dlqkydaddrnpygfoqwx.jpg
جنازه مطهر شهيد قاسم جعفري


قاسم جعفری وزنه ای در بین دوستان و بسیجیان بود.

یادش به خیر چه بی ادعا و بی تملق و بی تکلف فعالیت انقلابی و مذهبی داشت . بسیجیان یاد می آورند ایام محرم حسینی(ع) هیئت بلندگوی از نوع اکو نداشت و صدا در مقابل هیئت های دیگر ضعیف و پول و امکانات نیز در مضیقه بود و علاقه ای هم وجود نداشت از کسی و جایی پول گرفته شود . اولین فردی بود که فرغون را برداشت و آمپلی فایرهای هیئت را توی آن گذاشت و در خیابان های نراق به حرکت در می آمد .


8tvpswlnzkitkyfty254.jpg

علی رغم طعنه هایی که می شنوید کارش را با اخلاص به پیش می برد . تا اینکه هیئت سر و سامانی گرفت و تا حالا که اینگونه می بینیم . مثل همه نییتش سوگواری برای ابا عبدالله الحسین(ع) بود .خدا می داند شاید برادرش ابوالفضل جعفری این سیستم برق و هل دادن گاری و تنظیم علم کش ها را به یاد برادرش تعقیب می کند .


jz7o825pbxfixdfei81.jpg
                                                                                                                                                         ابوالفضل جعفري


غصه داریم از فراغ او و با فغان می نویسم که عجب گلهایی را روزگار پر پر کرد تا ما آسایش و آرامش داشته باشیم . تا اسلام زنده بماند.روزی که شهید تشیع شد دوستان به خانه عمو ابراهیم رفتند . خیلی ناراحت و غمگین بودند .تحملشان را از دست داده بودند .


ub8w8rjv441c4bhm6ku6.jpg
     ابراهيم جعفري در كنار تابوت فرزند شهيدش

کنار پدر بهشتی و بزرگوارش قرار گرفتند می شنویدند که زمزمه می کند الهی شکرت - خدایا راضی ام به رضای تو - خدایا شکر و...آنجا کمی روحیه گرفتند . عهد کردند اسلحه قاسم و قاسم ها زمین نیافتد . قرآن و دینشان حفظ گردد .


6icrhlly850tnkw92yk.jpg


مادر مبارز و قهرمانش خانم عذرا شریفی را دیدند که رزمندگان را کمک کرد تا از پای نیافتند . زانوهایشان سست نگردد و در صحنه حضور داشته باشند . رفقا نیز به او تعهد دادند که ثابت قدم بمانند . اکنون خوشحالیم که خیانت به خونشان نکردیم . کم کاری کردیم . زندگی را بهانه کردیم و لیکن نیتمان پیروی از شهید و خون پاکشان بود .


khsxy23slfjurfczy5qi.jpg

مادر و همسر و خواهر شهيد در كنار جنازه شهيد جعفري



بر این اساس در وصیت نامه برای پدر و مادرش نوشته :

...و از این خوشحال تر هستم که هر وقت قصد جبهه می کردم یک کلام حرف "نه "از شما نشنیدم .


گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است ، وگرنه همه اجرها در گمنامیست.و این شهید والامقام نیز نامداری در دنیا را در گمنامی می دید که بعد از شهادتش نامدار شد.محکمه خون شهداء محکمه عدلیست که ما را در آن به محاکمه می کشند .


7hbiplnevo25mb3fvjhl.jpg


امیدواریم شرمنده خون شهدای عزیزمان نشویم . 


قاسم جان چکار کردی تو زمان مسئولیتت در بسیج نراق .بالاترین جذب نیرو . بالاترین از خود گذشتکی در بین نیروها. بالاترین کمک های مردمی به جبهه .فعالیت های مختلف دیگر . این چه قدرت الهی در وجود تو بود که همه جذب فعالیت هایت می شدند .به هنگام تحصیل تو یکی از اعضای انجمن اسلامی دبیرستان معصومی بودی . به هنگام تاسیس بسیج یکی از اعضای تشکیل دهنده بودی .


8wgzfe5nk2mmy438t6hu.jpg

شهيد قاسم جعفري و كمك به پدر در زمينه كشاورزي



یادت به خیر با جمع آوری پول از بین بسیجیان بر روی تپه شهدا ورودی شهر نراق آرم جلاله الله را بنا نمودی و ما به شوخی به تو می گفتیم این تپه قاسم است . هنوز این تابلو به یادگار مانده است .


یادت به خیر با چه سختی از خانوده های محترم شهدا پول جمع آوری نمودی و به همراه یکی دو تا از دوستانت بالای هر قبر شهیدی میله ای نصب و پرچم پر افتخار کشور اسلامیمان را به اهتزاز در آوردی . یعنی این شهید برای وطن اسلامی به افتخار رسیده است .اکنون این یادگاری ها به علت زیبا سازی گلزار شهدا جمع آوری گردیده است.


قاسم جعفری فرمانده دلاوری بود که بسیجیان نراق مقابل خلوصش سر تعظیم فرو می آوردند . جالب اینکه بزرگترهای بسیج بیشتر از کم سن ها احترامش می کردند .کاش می شد راز این قضیه را دانست . قاسم را خدا عزیزش داشته بود و محبوب دلها کرده بود .


همه شهدا انصافا عزیز و گرانقدر بودند و برایشان غصه دار شدیم ولی شهادت قاسم قلب ها را تکان داد . راه او صواب بود ولی ما چکنیم با این همه مسئولیت . آنهم در این دنیای وانفسا.


vvpan45b0y3vcuslvlge.jpg

سركار خانم عذرا شريفي ، حاج ابراهيم جعفري


او در زعامت امام خمینی(ره) جاودانه شد . ولی متعهد می گردیم مسیر و راهش را ادامه دهیم در زعامت امام خامنه ای .


قاسم عزیز ، پس از تو همسرت خانم بابایی راه سعادتمندی را می پیماید و دخترت سمانه نیز خوشوقت گردید . آنگونه که ملاحظه می شود خانواده ات مورد احترام همگان هستند . دوستان تلاش می کنند جانفشانی های تو فراموش نگردد و کسی به خونت خیانت نکند .


fq3hndgt8nn3tcw5pib1.jpg        dih7lg24g5tvj7dljn5w.jpg

شهيد جعفري در كنار همسر و فرزندش


فیلم مختار نامه را هر کس مشاهده کرده باشد یاد شهید والامقام قاسم جعفری می افتد . شهیدی از نراق که به مادرش توصیه کرده است مثل مادر وهب شهید دشت کربلا باش .


به وصیت نامه اش بنگرید :


...من می خواهم چون مادر وهب که فرزندش را در راه خدا داد و حتی جسدش را هم تحویل نگرفت و گفت چیزی را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم شما و دیگر مادران ( شهدا ) مانند او باشید .


u79tzdevmhcl5sg4fxu2.jpg


                                                                           سایتسلحشوران شهر نراق12/10/1391

اگر پاسدار نجاتم نمی داد اسیر یا شهید می شدم

$
0
0


اگر پاسدار نجاتم نمی داد اسیر یا شهید می شدم



دی ماه 1365 طیعملیات موفقیت آمیز کربلای پنج از روی یک دستگاه نفربر زرهی عراق یک قبضه موشک  آر. پی. چی. یازده  به سمت سنگرم شلیک شد و من را به کناری پرتاب نمود .


4mcstpvu250ry5j385bx.jpg

اكبر قجري


با زحمت خودم را به گوشه دیگر خاکریز رساندم و دیدم ترکش مچ پای چپم را از بین برده و خون زیادی از پوتین هایم بیرون می ریزد . به اطرافم نگاه کردم کسی از هم ولایتی های نراقی ام را ندیدم و کسی توجه ای به من نداشت . چشمم به پاسداری با لباس فرم سپاه که در حال عبور بود افتاد .صدایش کردم ، گویی کاری دارد و نمی تواند به نزدم بیاید .

مجددا صدایش زدم و گفتم حرف واجبی دارم . به محض اینکه نزدم آمد و خم شد تا حرفم را بشنود پریدم و با دو دست گردنش را گرفتم و گفتم باید مرا به عقب خط برگردانی .


dcig7xo20uoi4yu3ayuz.jpg


ایشان گفت بسیجی ، من نیروی اطلاعات و عملیات هستم و امورات واجب تری دارم ، رهایم  کن . مقاومت کردم و گفتم در شرایط فعلی از نجات من هیچ چیز واجب تر نیست . از ناچاری مرا به دوش انداخت و حرکت کردیم .

کمی که گذشت گفت برادر حداقل کمی دستت را از دور گردنم آزاد کن چون دارم خفه می شوم . در بین راه نیز گفت اجازه بده کمی استراحت کنیم . گفتم با تو می نشینم و با تو بلند می شوم و در مقابل سماجتم گفت تو دیگه کی هستی ؟ 


64t2pwm8pxicrig9hhj.jpg


با اینکه هوا کمی سرد بود ولی  صورتش غرق در عرق  شده بود . خدا خیرش دهد با همه تلاش به عقبه خط انتقالم داد و رفت و اگر نجاتم نمی داد قطعا  شهید  و یا به اسارت دشمن گرفتار می شدم .


i5eq8tnvhbr1r6aj9e9.jpg

اکبر قجری فرزند احمد اهل شهر نراق 17/2/1390 

سفره شامی که بی سردار ماند

$
0
0


سفره شامی که بی سردار ماند

 


در خط مقدم  جبهه طلائیه در پرسنلی گردان رزمی و خدمتگذار فرماندهان نیز بودم . تاریخ 25/1/1364 سفره مختصر شام که بیشتر کنسرو بود را پهن کردم  که بهرام شیخی اهل خمین و یکی از فرماندهان تیپ و غلامرضا جعفری فرمانده لشگر 17 علی ابن ابیطالب گفتند یک سری به سنگرهای کمین جلوتر می زنیم و هنگامی که برگشتیم شام می خوریم .گفتم چند لقمه ای غذا بخورید و بعد بروید که بهرام قبول نکرد .


n0ckspfdu3xyy8xdutu.jpg

 

ده دقیقه بعد با شنیدن صدای انفجار مشخص شد قایق فرماندهان مورد هدف گلوله خمپاره نیروهای ارتش عراق قرار گرفته و شیخی به شهادت رسید و سردار جعفری مجروح گردید .

 زخم  سردار را باند پیچی کردم و ابتدا اجازه انتقال به عقبه خطوط را نداد لیکن با جنازه بهرام شیخی وداع کردیم تا به پشت خط منتقل شود .

 

 

 7ots43qnd88x05ls09j.jpg

سید مهدی موسوی فرزند سید احمد اهل شهر نراق2/2/1390

 

علاقه و مسافرت های آیت الله سید مصطفی خمینی به شهر نراق

$
0
0


علاقه و مسافرت های آیت الله سید مصطفی خمینی به شهر نراق



شهر قدیمی و تاریخی نراق قدمت بیش از دو هزار ساله دارد . نراق به نگین استان مرکزی مشهور است . مرکز علم و هنر ، تمدن و فرهنگ ، و در مسیر جاده ابریشم قرار داشته و دارای موقعیت استراتژیک اقتصادی و تجاری بوده و در قدیم الایام به هند کوچک معروف بوده است .


    


علامه ملا احمد و ملا  محمد مهدی نراقی نشانه و آذین این شهر است که این دیار را بیشتر با این نام می شناسند .

دولت شاهنشاهی و ساواک رهبر کبیر انقلاب حضرت آیت الله العظمی سید روح الله مصطفوی خمینی(ره) را تحت فشار قرار داده بود . امام تاریخ 4/8/1343 علیه لایحه کاپیتولاسیون سخنرانی و 13/8/1343 دستگیر و به شهر بورسای ترکیه تبعید گردید .

 در شرایط دشوار فرزند برومند ایشان آقا سید مصطفی و آیت الله بهاءالدینی به شهر نراق مسافرت نموده اند .


                        

آيت الله سيد مصطفي خميني                                                       آيت الله سيد رضا بهاالديني


آیت الله بهاءالدینی معرف همه اهالی می باشد و ایشان به دفعات در نراق حضور داشته و به رتق و فتق امور مومنین رسیدگی می کرده است . بسیاری از نراقی ها تا سال ها خمس و سهم امام خود را در اختیار ایشان قرار می دادند . از پاتوق های همیشگی معظم له منازل آقای عبدالقدیر محمدی فرزند عبدالله – آقای تقی رئوفی فرزند محمد رضا و به ویژه حاج رضا آعلی فرزند اسماعیل بوده است .




یکی از این مسافرت ها آبان ماه 1343 می باشد که آیات عظام آیت الله سید رضا بهاءالدینی فرزند سید صفی الدین(1286 – 1376) ، آیت الله عبدالرحیم ربانی شیرازی فرزند بمونعلی(1309 – 1356) ، آیت الله مظاهری( احتمالا حسین مظاهری فرزند حسن اهل تیران اصفهان) ، آیت الله سید مصطفی خمینی(1309 – 1356) را در مسافرت به نراق همراهی می کرده اند .



se68sryiuy           zsdty           IMG 2035
                                             مرحوم تقي رئوفي                     مرحوم عبدالقدیر محمدی                  مقبره مرحوم حاج رضا آعلي

در حال خوردن شام بوده اند که خانمی که نان های محلی را پخت می کرد منزل مرحوم عبدالقدیر محمدی فرزند عبدالله را دق الباب می کند و رو به آقایان می کند و می گوید مومنی به نام اسماعیل در حال احتضار است ، لطف کنید از مانده غذایتان برای شفایش ببریم . آقا مصطفی هم كه داراي طبع بلندي بوده ، بلافاصله غذایش را می دهد  .


مشهدی اسماعیل آعلی فرزند رضا متولد 1307 به علت ابتلا به سرطان رو به قبله بوده است . منزل آعلی ها محل رفت و آمد روحانیون و علما بوده و بر این اساس و اتفاق شب قبل به عیادت ایشان می آیند و آقا اسماعیل با اینکه در حال احتضار بوده یا علی گویان از جا بلند شده و ضمن خوش آمد گویی اوضاع و شرایط سختی که بر او گذشته را تعریف می کند . شب دوم آقا سید مصطفی خمینی و همراهان در منزل آقای تقی رئوفی دعوت بوده اند. لذا آیت الله بهاءالدینی به اهل منزل سفارش می کند یک جلد قرآن بالای سر بیمار بگذارند و خداحافظی می کنند .


2tr98yw0k48tm39qujvj.jpg

                                                                                                                                                      مرحوم اسماعيل آعلي


صبح روز بعد درهوای نسبتا سرد آبان 1343 روح آقا اسماعیل آعلی در سن 36 سالگی از محنت آباد دنیا پرواز می کند . پس از تشیع جنازه شایسته آیت الله العظمی سید رضا بهاءالدینی بر پیکر مرحوم اسماعیل آعلی نماز میت می خواند و آقا سید مصطفی خمینی و دیگر روحانیون نیز در صفوف اول اقامه نماز میت می کنند . سپس جنازه طی مراسمی جنب امامزاده سلیمان شهر نراق خاکسپاری می شود . عصر همان روز آیت الله مظاهری در حضور همراهان در مراسم ختم متوفی در مسجد ایراد سخنرانی می کند .


همسر مکرمه مرحوم آعلی سرکار خانم عصمت غفاری فرزند علی با صبوری و بردباری فرزندان شایسته ای به جامعه تحویل داده است . یادگار پارسا و مومن مرحوم به نام حاج تقی آعلی چهار ماه بعد تاریخ 1/1/1344 متولد می شود و تاکنون توانسته روح پدرش را با اعمال نیکو و پسندیده شاد نگه دارد . آقا تقی بسیجی و یکی از سلحشوران جانباز دفاع مقدس می باشد که منشا خیر و برکت است .


lxydt2zzduqy4a1qpx8b.jpg

                  تقي آعلي


حاج آقا سید مصطفی خمینی با همه معلومات و منزلتی که داشته انسان شوخ طبعی هم بوده است . در خلال آخرین مسافرتش به نراق در مزرعه پودنا مهمان حاج محمود رزاقی فرزند صفرعلی(1303 – 1389) و دوستان دیگر بوده است . کاسه دوغی به او تعارف می شود که سر کشد و او پس از نوشیدن دوغ ، کاسه خالی آن را بر سر می گذارد . حاضرین متعجب شده ولی ایشان می فرماید : اگر نگفتید کاسه دوغ را سر کش ، من هم آن را سرکشیدم .


     

                        تشييع جنازه آقا مصطفي خميني در نجف اشرف


ایشان نزدیک دو ماه بعد تاریخ 14/10/1343 توسط رژیم ستم شاهی پهلوی و عوامل ساواک از ایران به شهر بورسا مرکز استان بورسا ترکیه نزد امام خمینی تبعید می شود .


در پایان از فرصت این مجال استفاده می گردد و به خاطره ای از آیت الله سید محمد باقر شریف موسوی همدانی فرزند سید هادی گروسی كه از اوایل تابستان 1359 تا اواخر زمستان 1360 به عنوان اولین امام جمعه شهر نراق سكونت و فعالیت داشته، در خصوص شوخ طبعی آیت الله مصطفی خمینی پرداخته می شود .


«یك روز با مرحوم آیةالله حاج آقا مصطفی (فرزند امام خمینی ) در مسجد جامع همدان ملاقات كردم كه اثاثیه مورد نیاز امام را در آن وقت که همدان بود، به همدان آورده بود. ایشان را به منزل بردم. سپس به طرف عباس آباد همدان حركت كردیم. وقتی خواستیم از بیراهه به بالای تپه عباس آباد برویم، آقا مصطفی پرسید: چرا از بیراهه برویم؟ گفتم: در راه اصلی چند قهوه خانه وجود دارد و معمولاً در آنجا افراد نابابی هستند كه صلاح نیست ما در آنجا عبور كنیم. آقا مصطفی بدون توجه به حرف بنده از همان راه اصلی حركت كرد. من هم همراه او بودم. وقتی به جلو یكی از قهوه خانه ها رسیدیم، ناگاه دیدم جمعیت حاضر در آنجا نزد حاج آقا مصطفی آمدند و دست ایشان را بوسیدند و خیلی به ایشان احترام نمودند.


           yotyis7jguhl95hfy3rq.jpg                           

                             سید محمد باقر شریف موسوی همدانی


از ایشان پرسیدم: چنین صحنه ای را تا به حال ندیده بودم. اینها شما را از كجا می شناسند؟ حاج آقا مصطفی فرمود: ما دیروز از قم به همدان رسیدیم و به اتفاق آقای لواسانی و آقای مروارید به اینجا آمدیم. وقتی من جلو قهوه خانه رسیدم، جمعیتی را در آنجا دیدم كه مشغول عیش و نوش هستند.


با صدای بلند قهوه چی را صدا زدم گفتم: «عرق داری؟» همه حاضران تعجب كردند كه یك روحانی از عرق می پرسد؟ همه حاضران قهوه چی را تشویق كردند كه بگو: دارم . سرانجام جواب داد: دارم حاج آقا بفرمایید! من گفتم: پس كتت را بپوش كه سر ما نخوری (منظورم عرق بدنش بود). با همین یك كلمه و برخورد مناسب، این آقایان به دور من جمع شده و به من لطف می كنند.»(1)

1 . روزنامه جمهوری اسلامی، صحیفه حوزه، 79/11/24، ص 7.


رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله سید روح الله مصطفوی (امام خمینی)ره اهل شهرستان خمین و با شهر نراق از توابع استان مرکزی هستند . بر این اساس با توجه به اهلیت فاضلین نراقی و حضور و ترددات علمای دین و تعریف های آقا سید مصطفی برای پدر بزرگوارشان از نراق مسلما امام خمینی نیز به نراق نظر وعنایت داشته است .


        cwwupj55p1syuibqu3i6.jpg        pzua83xmv4ta2fq3og6.jpg

                امام خميني (ره)                                                  ملا محمدمهدي نراقي                               ملا احمد نراقي



موارد متعدد وجود دارد که امام خمینی (ره) نراق و مردمانش را مورد عنایت قرار داده است . به ذکر سه مورد اشاره می گردد :


1-طی ملاقات حاج عباسعلی نوروزی فرزند شاطر عبدالله(پدر شهید عليرضا) تاریخ 27/11/1356 در نجف اشرف عراق ایشان ازمردم نراق و حاج رضا آعلی احوالپرسی نموده است .امام می فرماید نراق مکانی است که آیت الله سید رضا بهاءالدینی به آنجا تردد و مردم مسلمانی دارد .

2- طی ملاقات حاج عباس معصومی فرزند علی(خیر مشهور) حدود سال 1358 که برای محاسبه خمس و سهم امام خدمت امام خمینی(ره) شرفیاب گردیده امام از مردم شهر نراق و فرد مشخصی یاد می کند .

3- در مسافرت و زیارت ائمه معصومین در عراق توسط حاج حسن قاسمی نراقی فرزند رحيم طی ملاقاتی که سال 1356 در نجف اشرف با حضرت سید روح الله خمینی(ره) داشته ایشان از اوضاع و احوال شهر نراق سوال نموده است .



سید مصطفی خمینی تاریخ 1/9/1356 در شهر نجف کشور عراق به شهادت رسید و جنازه مطهرش در حرم امام علی بن ابیطالب(ع) در اتاق جنب گلدسته شمالی خاکسپاری و همه لحظات مورد توجه اکثر زائران بوده و فاتحه می خوانند .


از بسیجی و جانباز هشت سال دفاع مقدس حاج تقی آعلی فرزند اسماعیل و از فرهنگیان گرانقدر منطقه نراق و دلیجان که قسمتی از نوشته ی این پست را تهیه نمودند صمیمانه تقدیر و تشکر می شود .



سایت سلحشوران شهر نراق19/10/1391

سلام بر همه همشهریان عزیز شهر نراق

$
0
0

سلام بر همه همشهریان عزیزشهر نراق


سوگواری شما در ایام اربعین حسینی و به دنبال آن 28 صفر مورد توجه درگاه خداوند قرار گیرد. علاقمند بودیم کاربران محترم سلحشوران در کمال احترام و به دور از هتاکی مطالب خودشان را در فضای مجازی به یکدیگر انتقال دهند تا حظ و بهره ای از نوشته ها نصیب همه گردد .


با توجه به اینکه کاربران فراوانی از روستا و شهرهای دیگر نیز از نوشته های وبلاگ بهره برداری می کنند بارها درخواست گردید به رسم مسلمانی و رفتار انسانی نسبت به هم احترام بگذاریم .


تا این لحظه تلاش گردیده نظرات کاربران نمایش داده شود تا فهم و شعور خودمان را افزایش داده و آستانه تحملمان نسبت به همدیگر را بالا ببریم .تنها سفارش ما این است که به امورات شخصی مردم پرداخته نشود . زیرا برابر روایات متعدد از ائمه و دستور قرآن تعقیب اشتباه و گناهان مردم حرام می باشد .


تلاش کنیم افکارمان را به مثبت نگری سوق دهیم و بیشتر به زیبایی های دیگران بیاندیشیم و انتقادها و امر به معروف را محترمانه گوشزد کنیم .هتاکی به دیگران آنهم به نام غیر اصلی فعل انسانی نمی باشد .


دلمان نمی خواهد بنویسیم که در صورت مشاهده نظرات غیر منصفانه و غیر اخلاقی از نمایش آن معذوریم . پس انتظار داریم ما و دیگر کاربران رعایت اخلاق را داشته باشیم .


اعزام بسیجیان نراق به جبهه تحت نام سپاهیان محمد(ص) وعملیات های کربلای 4 و 5

$
0
0


اعزام بسیجیان نراق به جبهه تحت نام سپاهیان محمد(ص) وعملیات های کربلای 4 و 5



بیست وهشتمین اعزام بسیجیان شهر نراق به صورت گروهی به جبهه های حق علیه باطل در تاریخ 13/9/1365 انجام گرفت. این اعزام به نام "سپاهیان حضرت محمد (ص) "نام گذاری شده بود.


24ar4xns5rsxjvbelv.jpg


از جمعیت سه هزار نفره شهر نراق، هفتاد و يك رزمنده در این مقطع حساس در جبهه ها حضور داشته و مشغول جانفشانی بودند که این آمار به نسبت جمعیت در منطقه قابل توجه است . علاوه بر شهدا شانزده نفر مجروح و به خیل جانبازان پیوسته اند . اغلب رزمندگان ابتدا در شهر نراق رژه با شکوه و کم نظیری رفتند و بعد در گلزار شهدا با شهیدان پیمان ادامه دهنگی راه آنها را اعلام نمودند .

آنگاه با وسیله نقلیه به شهرستان دلیجان عزیمت و با بسیجیان این شهرستان در مراسمی شرکت داشته و به همین ترتیب در مسیر حرکت در مصلای شهرستان خمین مورد استقبال مثال زدنی مردم قرار گرفته و تلفیقی از نیروها به سمت شهرستان ساوه مسیر ادامه می یابد . مردم ساوه نیز با قربانی کردن گاو ، گوسفند و شتر روحیه تازه ای به نیروها بخشیده و بسیجیان ساوه نیز با کاروان همراه گردیده و به سمت تهران حرکت می نمایند .


                 b2rzq5dhtidwqftymwo7.jpg
      

پس از عزیمت به تهران و شرکت در مراسم باشکوه صد هزار نفره سپاهیان حضرت محمد(ص)از سراسر ایران در استادیوم بزرگ آزادی، بسیجیان نراق و گروهی دیگر از این نیروها در منازل در حال افتتاح شهرک اکباتان درغرب تهران استقرار یافته و چند روز بعد به نوبت روانه جبهه می گردند .


     


چهل روز در پادگان شهید زین الدین واقع در شهرک صدر اندیمشک استان خوزستان آموزش های لازم را فرا گرفته و آماده نبرد با دشمن متجاوز عراق می گردند .


ibr08yyb0tu2iapbc58.jpg  1jeyfbz9gv4zjmnmeenb.jpg  ul7clyo0arqkt5ebzox9.jpg


در اعزام سپاهیان حضرت محمد (ص) مرحوم سید محمد حسین بهجت متخلص به شهريار دعوت شد و با همان كلاه واوركتش در جمع بسیجیان شعری سرود که دو بيتش چنين بود :



  يا علي باز از خدا دستي به همراه بسيج                   جاودان كن در جهان اين جلوه وجاه بسيج

صد هزار از بيست ميليون رهسپار جبهه هاست           تا بيفتد خرمگس در دام جولان بسيج



اسامی سلحشوران شهر نراق که طی عملیات های کربلای چهار و پنج در منطقه شلمچه خرمشهر استان خوزستان و پدافندی آنها شرکت داشتند عبارتند از :



wajotobhkbpvi9tmli7.jpg

1- اسماعیل عضایی فرزند ابراهیم

4od224syi5tl2r8w1y43.jpg

2- قمبر عابدی فرزند کمال مشهور به قنبرعلی

izf69gzuzp7wfpyf11t3.jpg

3- غیاثعلی عابدی فرزند کمال

kqik43vuf4uah6xlit0e.jpg

4- نورعلی آقاحسینی فرزند رضا

d0wrb8kogun22qv4jcy1.jpg

5- شعبانعلی حسینی فرزند رضا

pgv86hante0ecaw5nhv.jpg

6- عباس حسینی فرزند علی مشهور به غلامعباس

t0fj7g94okappgtqubi.jpg

7- تقی آعلی فرزند اسماعیل

vz52e5acxjjt5xxyfbyq.jpg

8- غلامرضا یوسفی فرزند نوروز

o0xzu1sx83cigyj65i0x.jpg

9- غلامرضا یوسفی فرزند عباس

sybs2ae5h8902dtzz6z.jpg

10- محمود رزاقی فرزند صفرعلی

f8ndrwvbsbjwq760pc58.jpg

11- علی قجری فرزند نعمت الله مشهور به میرزاعلی

kw6m4s1zqylibrsb8ox.jpg

12- علی قجری فرزند غلامعلی مشهور به دایی میرزاعلی

n4gkcgmrunduq7ngnw4s.jpg

13- محمود جعفری فرزند محمد مشهور به قاسم

2m2h24fauhvy1m86dxe.jpg

14- قاسم جعفری فرزند ابراهیم

sls2q4c0jbnhiz7eqtlj.jpg

15- علیرضا اسماعیلی فرزند عباس

r9os2h2icoztfoauv4is.jpg

16- علیرضا اسماعیلی فرزند باباخان

4m3oio07xfgkjjcol.jpg

17- غلامحسین رمضانی فرزند حسن

l9gqmcr2wutizhqtqqaj.jpg

18- محمدرضا عابدینی فرزند علی

ax4kiwmh2xbrd1jc19ek.jpg

19- سید حسین جوادی فرزند سید ماشاءالله

iez9htd2ypkbyv7za9h.jpg

20- حسین نباتی فرزند مندعلی

lzwkz9zjfn7477iiiqp.jpg

21- علی اصغر عابدینی فرزند شکرالله

h0s46n1r5an2pwpb6s2z.jpg

22- موسی عابدینی فرزند علی

20r8kgf85ngnqrh525sr.jpg

23- مصطفی فروغی فرزند حسین

m088u5fbogsr621ag5.jpg

24- غلامحسین قجری فرزند حیدرعلی

7s8qeac1649j6doriwzt.jpg

25- غلامرضا قجری فرزند حیدرعلی

ae1pcvtebn0e7t0qjgux.jpg

26- سید مرتضی بابایی فرزند سید رضا

nq5jm3yqzbj8bn6py81g.jpg

27- رضا قاسمی نراقی فرزند حسن مشهور به حمید

5jmhdmiud05lcexqcnfb.jpg

28- علی محمد پیشه ور فرزند حسین

yz6qvgt2o42bagt0h9a4.jpg

29- حمیدرضا پریشانی فرزند عبدالله



30- غلامعلی میرشکاری فرزند علی

ir7pyg41y9e5xk1n4rzh.jpg

31- سید احمد باشی (موسویان ) فرزند سید کاظم

x7ll19ftxeexfeojells.jpg

32- ابوالقاسم احمدی فرزند علی

ul58yw9vu9ddr8ijyssb.jpg

33- سید عباس حسینی فرزند سید حسین

bs2hkgxyi4kyrn3eu0t.jpg

34- محمود ایزدی فرزند حسین

e17xf7t4o649vtokzo58.jpg

35- مصطفی اصفهانی فرزند قاسم

u6qb84tmndvtltp4a5.jpg

36- کاظم جعفری فرزند ابراهیم

lp71kevr14p6pds7q7bq.jpg

37- سلطانعلی خسروی فرزند احمد

wmw9qq4slw7fjwj1x86.jpg

38- قاسم حیدری فرزند رضا

d59lq777ubjxnslyfgas.jpg

39- قاسم حیدری فرزند سلطانعلی

pnh7rpps9eyvvudek4g1.jpg

40- حجت الله ایزدی فرزند عباس

x2tigyxx53b6b9z6z1k6.jpg

41- اکبر قجری فرزند احمد

1v5syq93hqb88nx9qh3.jpg

42- محمد کمره ای فرزند فتحعلی

nk0szsaogxdayy5z8xrv.jpg

43- محمد حیدری فرزند رضا- راننده بلدوزر

0dgbibqx3t1559yhm8d.jpg

44- محمد قجری فرزند علی(میرزاعلی) راننده بلدوزر

36gb67an8gxq2bwmxgd.jpg

45- مصطفی آعلی فرزند علی محمد اعزامی از قم

5vido25nr1w0moij128.jpg

46- غضنفر(مهدی) فروغی فرزند حسین اعزامی از قم

rcfvf5ismo0y8xy7xyi8.jpg

47- قاسم موحدی فرزند علی

d06x34b2i3cusi3amlws.jpg

48- سیدحسین هاشمی فرزند سید ماشاءالله اعزامی از قم

rrnvdg0k7hfwi9fazy1.jpg

49- کاظم رمضانی فرزند حبیب اعزامی از قم

irbxfovnqp66jawoaxd.jpg

50- اسماعیل حبیبی فرزند اکبر اعزامی از جهاد سازندگی قم

v23l4fxnmfi40xb5hxjb.jpg

51- محمدرضا کمالی فرزند حمزه

zfj1y6r20bcx3pyz152b.jpg

52- غلامحسین ایزدی فرزند حسن(پدافند ضد هوایی)

bja60g8zd7fhi27buan.jpg

53- غلامرضا کمره (کمره ای) فرزند باقر

vrigx6ywkg6tbasnygf.jpg

54- علی اصغر حیدری فرزند حسین

xlqqnydj7skkr3a75mbf.jpg

55- علی اکبر کمره ای فرزند باقر- ادوات

p2ptkk0mb493pul0rdn.jpg

56- علی محمد کمره ای فرزند تقی – ادوات

mx0t3280uxzpcymfvqpd.jpg

57- حسینعلی محمودی فرزند علی

63uyzq3mxi50kcjmij2i.jpg

58- ابوالفضل قجری فرزند رحمت الله

et5w3hj46jxplhsoo1.jpg

59- سعید ایزدی فرزند عباس مشهور به امیر

39qdv27slmgr3gmz0b6o.jpg

60- فردین رحیمی فرزند ماشاءالله

6kkj0jt4iemk5n899v1y.jpg

61- هانی پنبه زن فرزند سلطانعلی اعزامی از جهاد سازندگی کاشان

xyh02k0wiisilsstinlp.jpg

62- غلامحسین رزاقی فرزند حسن

8d3yjsoxbcr1l6wqf50.jpg

63- غلامرضاقجري فرزند حسين

q6qk72dcz3j5vpxz1qc9.jpg

64 - رحيم ايزدي فرزند قاسم اعزامي از قم

6ompetu80b7yld5y7ejc.jpg

65 - حسین کرباسی فرزند علی

azyycnkjyduttvwa27os.jpg

66 - غلامعلی رضایی فرزند اکبر اعزامي از تهران

gp14w5y85zglb8cguuwk.jpg

67- پاسدار وظیفه غلامرضا اسماعیلی فرزند باباخان

yxnzkth0fzffl1cdyxbu.jpg

68- پاسدار وظیفه حسن حبیبی فرزند اکبر( واحد ادوات)

up45hws3yrn5j6g4hfn6.jpg

69- پاسدار وظیفه حسن کاظمی فرزند سلطانعلی

iglyz8kjhcjlmbottqhw.jpg

70- پاسدار وظیفه سید حسین حسینی فرزند سید حسن

96cllsihvmhnp0wjg79y.jpg

71- پاسدار وظیفه سید باقر باباکریمی فرزند سید محمود مشهور به حاجی


72-





k1k4leu8vciwzbz2ijn2.jpg


نوروز 1361 در عملیات فتح المبین شهر نراق شاهد تشیع جنازه چهار فرزند دلاور خود بود و پس از پنج سال در زمستان 1365 این سلحشوری ها ادامه یافت و چهار شهید دیگر در عملیات کربلای پنج را با عظمت تشیع و در گلزار شهدای نراق به خاک سپردند .


شش شهید دیگر نیز به دلیل حضور خانواده هایشان در تهران و قم در دل خاک آرام گرفتند . شور حسینی به راه افتاده بود . شانزده نفر از رزمندگان نیز مجروح گردیدند . اکثر منازل در فراغ عزیزانشان سیاه پوش بودند و منازل مجروحین نیز در تب و تاب بود .


شهر کوچک نراق درعملیات کربلای پنج ،  ده شهید والا مقام به اسامی ذیل تقدیم اسلام و امام نمود :


ubpkh1hr10grb973c4.gif            d2rbfsp7aps7yosnq0i.jpg

غلامرضا یوسفیفرزند عباس متولد 1347 شهادت 22/10/1365 شلمچه عملیات کربلای پنج

4aza50jbwukxf0m4x.jpg            m4sm9ufc3frsj9icnb.jpg

غلامرضا یوسفیفرزند نوروز متولد 1349 شهادت 27/10/1365 شلمچه عملیات کربلای پنچ

0rdkprfuh9lctp6j4sd.jpg           azlap9zmn2cp0stoz60x.jpg

قاسم جعفریفرزند ابراهیم متولد 1341 شهادت 3/11/1365 شلمچه عملیات کربلای پنج

sh5vdt1y8x246s7862wr.gif              b241fyu0e0m0ebbonnvx.jpg           

غیاثعلی عابدی فرزند کمال متولد 1329 شهادت 3/11/1365 شلمچه عملیات کربلای پنج

3ucf4vx4osgp4316lte.gif


علی اکبر مسلمیفرزند غلامرضا متولد 1348 شهادت 9/10/1365 مهران عملیات کربلای پنج

yopx50nck817ku3wosu.jpg

مجید ترابیفرزند حسین متولد1340 شهادت 21/10/1365 شلمچه عملیات کربلای پنج

rkw2wttyn94fje5bnox.jpg

سیدحسین هاشمیفرزند سیدماشاءالله متولد1342شهادت 22/10/1365 شلمچه عملیات کربلای پنج

kzhgf2hydk6a4c120i86.jpg         2jytxrc5fxmr41jyydhg.jpg

سیدبهرام(مهدی)موسویفرزند محمود متولد1349شهادت24/10/1365شلمچه عملیات کربلاپنج

v6d2c05w82kzj7tl0kn.jpg

مهدی قیومیفرزند سلطانعلی متولد 1349 شهادت 10/12/1365 شلمچه عملیات کربلای پنج

qeuivy74v0p7fvvgbiv.jpg               zicjlz37jba51yc9z3.jpg

علی اکبر آقاصادقیفرزند منوچهر متولد1348 شهادت 12/12/1365 شلمچه عملیات کربلای پنج



همچنین شانزده نراقی طی عملیات کربلای 4 و 5 مجروح گردیده اند :


 

1- سید احمد باشی(موسویان)فرزند سید کاظم و جانباز 45 % می باشد

2- مرحوم محمود رزاقی از ناحیه صورت مجروح و یک چشمش نابینا و جانباز 55 % بود

3- علی محمد پیشه ور فرزند حسین از ناحیه چشم مجروح و جانباز 35 % می باشد

4- اکبر قجری فرزند احمد از ناحیه پا مجروح و جانباز 15 % است

5- مصطفی فروغی فرزند حسین از ناحیه دست مجروح و جانباز 10 % است

6- سید حسین جوادی فرزند سید ماشاءالله از ناحیه شکم مجروح و جانباز 15 % می باشد

7- قاسم حیدری فرزند رضا از ناحیه صورت و دست چپ مجروح و جانباز 20 % است

8- نورعلی آقاحسینی فرزند رضا مجروح شیمیایی خفیف در نواحی مختلف بدن و فاقد درصد

9- غلامحسین قجری فرزند حیدرعلی از ناحیه پایین کمر مجروح و جانباز 15 % می باشد

10- هانی پنبه زن فرزند سلطانعلی موج انفجار و مجروح شیمیایی و جانباز 20 % می باشد

11-غلامرضا کمره ای فرزند باقراز ناحیه دست راست و پهلوی چپ و جانباز 25 % می باشد

12- حسن حبیبی فرزند اکبر مجروح از ناحیه سر و دست راست و بنیاد به وی توجه ننموده

13- غلامرضا قجری فرزند حیدر علی مجروح شیمیایی و عدم مراجعه به بنیاد

14- حسن کاظمی فرزند سلطانعلی مجروح از ناحیه پا و دست و جانباز 15 % است

15- حسین کرباسی فرزند علی مجروح از ناحیه دست و جانباز 15 % می باشد

16- غلامعلی رضایی فرزند اکبر مشهور به قهرمان کانال، قطع عضو و جانباز 70 %

17-



عملیات کربلای پنج در تاریخ 19/10/1365 با رمز یا زهرا (سلام الله علیها ) در منطقه عمومی شرق بصره و... آغاز گردید .



با شروع عملیات کربلای 4 ، در سوم دی 1365، مشخص گردید که عملیات لو رفته ، و ناگزیر دستور توقف عملیات صادر شد. عراق تحت شرایط جدید در صدد حمله به بندرفاو و بازپس گیری آن بر آمد .


    



منطقه عمومی شرق بصره ، نظر به اهمیت سیاسی و نظامی آن ، همواره جایگاه قابل توجهی در اندیشه طراحان نظامی داشته است ؛ دشمن با توجه به اهمیت منطقه ، زمین شرق بصره را مسلح به انواع موانع و استحکامات کرده بود و با رها کردن آب در این منطقه ، انجام هرگونه عملیاتی را غیر ممکن ساخته و فضای امنی را برای خود ایجاد کرده بود تا بتواند حرکت هر نیروی مهاجم را قبل از دستیابی به خط مقدم خود سرکوب کند .

زمان آغاز عملیات ساعت 2 بامداد روز 19/10/1365 ، تعیین شده بود. اما نظر به محدودیت زمانی برای شکستن خط ، مقرر شد که نیروها با استفاده از نور مهتاب حرکت کنند. و در پشت مواضع دشمن در انتظار صدور فرمان حمله بمانند .


بالاخره عملیات آغاز شد و رزمندگان حمله خود را به عظیم ترین و پیچیده ترین استحکامات دشمن در شرق بصره آغاز کردند. و پس از هشت شبانه روز نبرد در منطقه شرق نهرجاسم ، دشمن از منطقه شرق نهرجاسم عقب نشینی کرد و سپاه اسلام به پیروزی نائل گردید .


نتایج عملیات کربلای پنج :


12کیلومتر پیشروی به طرف بصره و آزاد کردن جزایر بوارین ، فیاض و ام الطویل و پاسگاههای بوبیان ، شلمچه ، کوت سواری و خیّن

آزاد سازی شش روستا

عبور از کانال ماهیگیری، نهر دوعیجی و جاسم




از عموم همولایتی ها و رزمندگان دفاع مقدس درخواست می شود چنانچه در نوشته ها اشکالی متصور است و یا رزمنده ای از قلم افتاده در قسمت نظرات مرقوم شود تا در مورد توجه قرار گیرد .

http://img.tebyan.net/big/1390/10/2012010717295557_26.gif


سایت سلحشوران شهر نراق 20/10/1391

فاتحه خوانی زائران شهر نراق بر قبور فاضلین نراقی در نجف

$
0
0

فاتحه خوانی زائران شهر نراق بر قبور فاضلین نراقی در نجف


همه زائران اهل شهر نراق که توفیق یافتند در اربعین حسینی سال 1391 شمسی به کشور عراق مسافرت نمایند در شهر نجف اشرف واقع در استان نجف به زیارت مولی الموحدین علی ابن بیطالب(ع)امام اول شیعیان جهان مشرف شوند .

 زائرین پس از خواندن نماز و دعاهای مخصوص زیارت سپس به بالای قبر علامه ملا محمد مهدی فاضل نراقی فرزند اباذر و فرزند برومندش ملا احمد فاضل نراقی رفته و فاتحه خوانی کردند .

cwwupj55p1syuibqu3i6.jpg     pzua83xmv4ta2fq3og6.jpg

ملا محمدمهدي نراقي                       ملا احمد نراقي

قبور فاضلین نراقی در ایوان علما(قبلا به ایوان صغیر مشهور بوده) و پشت ایوان طلا می باشد . در ایوان علما و کنار قبور نراقی ها قبر چهار نفر دیگر از شخصیت های برجسته به اسامی شیخ محمد باقر هزار جریبی – سید عبدالباقی خاتون آبادی – شیخ احمد جزائری و سید علی داماد قرار دارد .

تصوير مهر ملا احمد نراقي

مجموعا 154 نفر از علما در 53 اتاق و همچنین رواق ، ایوان و صحن اطراف حرم مطهر امام علی(ع) در نجف خاکسپاری شده اند .

 
علامه ملا محمد مهدی فاضل نراقی سال 1146 قمری(288 سال قبل) در نراق متولد و تاریخ هشت شعبان 1209 قمری (225 سال قبل) در سن 63 سالگی در شهر کاشان ایران(45 کیلومتری نراق) وفات یافته و پس از انتقال جنازه اش به نجف عراق در آستان قدس علوی به خاک سپرده می شود . پدرش ابوذر نایب الحکومة نراق بوده که در فتنه افغان ها در زادگاهش به قتل رسانده می شود .


علامه احمد فاضل نراقی فرزند برومند ملا محمد مهدی 14 جمادی الثانی سال 1185 هجری قمری (249 سال قبل) مطابق با 2 مهر 1150 هجری شمسی و در عهد سلطنت فتحعلی شاه قاجار در نراق متولد و 23 ربیع الثانی سال 1245 هجری قمری(189 سال قبل) مطابق با حدود 30 مهر 1208 هجری شمسی در سن 60 سالگی در اثر وبای عمومی در نراق کاشان وفات نموده است . جنازه ایشان سپس به نجف عراق منتقل و نزد پدر بزرگوارش در ایوان علما به خاک سپرده می شود .


7h21maehymagydqyo36v.jpg

اکثر علمایی که در اتاق های اطراف حرم دفن هستند دارای سنگ قبر و عکس هایشان بالای آن نصب می باشد . داخل حرم نیز بعضی از علما نوشته ای بالای قبرشان وجود دارد که زائران آن را تمیز دهند . متاسفانه در بازسازی ایوان علما آثاری از قبور نیست و عکس و نوشته ای از شش نفر از جمله این پدر و پسر وجود ندارد .


bfbqp2yx22086se9lj.jpg  fw6bvh8rv8x5p7ckab5.jpg


با مراجعه به دفتر حرم و اعتراض نسبت به این کوتاهی اظهار داشتند داخل حرم بهتر است عکس نباشد ولی نصب نام فاضلین نراقی و بقیه علما مستلزم پی گیری می باشد .


خوشبختانه در دفترچه راهنما که دفتر حرم در اختیارمان قرار داد نام فاضلین نراقی با تاریخ فوق دقیق ثبت و طبق نقشه زائر به سهولت به ایوان کوچک علما مراجعه می نماید . بر روی این راهنما مرقوم شده : "قبور علما در آستان قدس علوی"که به دو زبان فارسی و عربی توسط دفتر حرم توزیع می گردد


0n3ghgf1vkpp1n21uf8.jpg


اطلاع داشته باشید که تاریخ فوت ملا مهدی در بسیاری از مقاله ها اشتباه نوشته شده به گونه ای که سن ایشان را هشتاد ساله نشان می دهد ولی دقیق آن 63 سالگی می باشد .


50vno4h3naznzk7mzfn.jpg


با توجه به ممنوعیت همراه داشتن تلفن همراه و دوربین در حرم مطهر امام علی(ع)از نمایش عکس زائرین نراقی در کنار قبور فاضلین محروم شدیم . لذا صرفا قسمتی از عکس های دست جمعی زوار نمایش داده می شود .


vmigs250q7xmh03synw.jpg

سايت سلحشوران شهر نراق 22/10/1391

ملاقات رزمندگان دفاع مقدس با خانواده ابراهيم عضایی

$
0
0


ملاقات رزمندگان دفاع مقدس با خانواده ابراهيم عضایی



جمعه 22/10/1391 تعدادی از رزمندگان دفاع مقدس از آقای ابراهیم عضایی فرزند ماشاءالله و همسرش سر کار خانم مرحمت اکبری فرزند نعمت الله در منزلشان دیدار نمودند .


ab8gxtaenk1texpb2c8.jpg

 خانم اكبري ، آقاي عضايي


خانم اکبری که سه پسرش در دفاع مقدس ملت ایران سهیم بوده اند اظهار داشت : این منزلی که شما اکنون در آن قدم رنجه فرموده اید محل تردد خیلی از رزمندگان و شهیدان از جمله سید غلامرضا باشی ، عبدالله محمودی ، ابوالفضل بیابانگرد ، مهدی عباسی ، محمد رضا رمضانی ، محمد رضا بخشی ، عباس رمضانی ، قاسم جعفریو ... بوده است .آنان در این اتاق دعاهای کمیل و توسل بر پا نمودند .


خانم مرحمت اکبری افزود پس از شهادت این فرزندان عکس هایشان را پسرم در طاقچه اتاق چیده بود . من هر روز صبح به این اتاق می آمدم و به آنها سلام می دادم و می گفتم السلام علیک یا شهیدان مظلوم وطن .


مشارالیها ضمن تعریف از بردباری و تحمل مصیبت هایی که در زمان جنگ بر خانواده ها گذشته است به ذکر چند نمونه از خاطراتش پرداخت . ایشان گفت پسرم محمد چند نوبت مجروح شد و زندگی ما شده بود استرس و دلواپسی . بدین جهت آخرین بار شیون گنان رفتم بیمارستان و گفتم خسته شدیم از دستت، یکباره شهید شو و خیال ما را راحت کن .


k8v61qsuzl90f8grvq.jpg

          محمد عضايي


الان هم همچنان اذیت هایش ادامه دارد . بعضی روزها درب منزلمان را می زنند و پاکتی را می دهند تا به دست محمد برسانیم . از مراجعه کنان می پرسم چی داخل پاکت هست . پول برایش آورده اید و آنها می گویند نه بابا عکس ، زندگینامه ، وصیت نامه و خاطرات رزمنده ها در جبهه است .


c224ii2z5gepwimr32tz.jpg


آقای ابراهیم عضایی همچنان مثل قدیم شوخ طبعی اش را حفظ نموده و گفت از فرزندم محمد که خیری به ما نمی رسد ، حداقل اگر شهید می شد شاید از لحاظ مالی و معنوی سودی می بردیم .


ایشان باز برای انبساط خاطر مهمانان اظهار نمود اوایل انقلاب که اجناس سهمیه بندی بود تقاضای فرش نمودم . پسرم محمد به مسئول توزیع گفته بود ما نیاز به فرش نداریم و نام من را از لیست حذف کرده بود . در گرماگرم جنگ از منطقه زنگ زد و گفت پدرجان من نیاز به سی هزار تومان پول برای ازدواج دارم . من هم بی درنگ به او گفتم صبر کن آن فرش سهمیه ای که از ستاد توزیع اجناس خریده ام را بفروشم و پولش را در اختیارت قرار دهم .


7usuzylz9w8bgjjjyv9w.jpg


ابراهیم عضایی همچنان گفت دوستان فرزندم همه شهید شدند و ما هم هر روز منتظر شنیدن حادثه ای بودیم . بر خلاف مادرش من مرتب از رفتن به جبهه اش مخالفت می کردم تا اینکه در یکی از اعزام هایش گفتم بره ای که گرگ دم صبح می برد بذار سر شب ببرد .


آقا ابراهیم شوخی ها را ادامه می دهد و می گوید الان هم فرزندم محمد شده مسئول اموات و شهدا و بعضی موقع ها شماره شناسنامه افراد مورد نظرش را من برایش جمع آوری می کنم . هر شب منزل زنگ می زند و نسبت افراد با یکدیگر و مشخصات افرادی که شناخت ندارد را می پرسد .


f24g9avee1dor3o5uk5s.jpg


نراق هم که می آید ساعت ده یازده شب به بعد که خوابمان می برد یواشکی با یک دفتر که شبیه به دفتر مرحوم قطبی است از منزل خارج و در منزل شخصی اش با دوستانش قرار می گذارد و برای آنان مزاحمت ایجاد می کند . روزی هادی ایزدی به من گفت وقتی پسرت به نراق می آید زندگی ما متفاوت و وقتی خارج می شود آرامش به زندگی من و دوستانم بر می گردد .

قدیم ترها هم گفتم او در اثر اینکه ترکش خمپاره به سرش خورده موجی شده و بیش از این نمی شود ازش انتظار داشت .


s8azq371op5gc6ujm3d.jpg      ovj9cdjda35mf9t264da.jpg

                   علي عضايي                         اسماعيل عضايي


دو فرزند دیگر این خانواده آقایان علی عضایی در مقطع عملیات خیبر در جبهه جزیره مجنون انجام وظیفه نموده و اسماعیل عضایی در مقطع عملیات های کربلای 4 و 5 حضور داشته اند .


حسين عضايي نوه‌ي اين خانواده ، اولين فردي است كه به صورت جامع ، خاطرات و مستندات رزمندگان دفاع مقدس شهر نراق را گردآوري نموده و در فضاي مجازي به رويت علاقمندان مي رساند . البته اين فرايند عظيم با همكاري و تلاشهاي مجدانه برادر رزمنده محمد عضايي به سامان مي رسد. 


از جهادگر جانباز حاج اسماعیل حبیبی که مقدمات این ملاقات را فراهم نمود تقدیر و تشکر می شود .




سایت سلحشوران شهر نراق 22/10/1391

گرامیداشت یاد و خاطره عملیات کربلای 4 و 5 در شهر نراق

$
0
0


گرامیداشت یاد و خاطره عملیات کربلای 4 و 5 در شهر نراق



به همت بسیج شهر نراق جلسه ای با حضور عده ای از بسیجیان و رزمندگان دفاع مقدس شهر نراق در منزل یکی از یاران برگزار گردید .

7s9q204fb7cha0pvw38p.jpg



شنبه 23/10/1391 پس از نماز مغرب و عشا و در ساعات پایانی ماه صفر تعدادی از بسیجیان گرد هم آمده و یاد و نام سلحشوری های دوستانشان در عملیات های کربلای چهار و پنج در شلمچه خرمشهر استان خوزستان را گرامی داشتند .


سرگرد مهدی نباتی فرزند شهید مندعلی نباتی مسئول حوزه مقاومت 2 ثارالله نراق در ابتدای جلسه اظهار داشت: هدف از برگزاری این مجلس تحلیف قلوب بین نیروهای بسیجی می باشد و همچنان علاقمند به ادامه و حفظ چنین جلساتی داریم . ایشان ضمن مدیریت مجلس و مصاحبه با افراد به فیلمبرداری نیز مبادرت ورزید .

u30b9aawd268irb0mw.jpg
                                                                                                                                                               مهدي نباتي
دو نفر از آزادگان گرانقدر شهرمان آقایان قدرت الله ایزدی فرزند عباس و علی اکبر حیدری فرزند رضا با حضور خود به آراستگی جلسه افزودند .

84xgzhqsu4ugs01pe77l.jpg      1fyn8ra8zrg1izvciepn.jpg
علي اكبر حيدري                   قدرت الله ايزدي



مصطفی قجری فرزند رمضان از رزمندگان دفاع مقدس با صدمه ای که از سانحه تصادف رنج می برد با عشق و علاقه و با زحمت در این مجلس شرکت نمود .
1rmkgmc99fpbj2wkaye.jpg
                                                                                                                                                           مصطفي قجري

ابوالفضل جعفری فرزند ابراهیم از بسیجیان شهر ، مسئولیت تدارکات جلسه را بر عهده داشت . برادر ایشان به نام سردار قاسم جعفری یکی از فرماندهان عملیات کربلای پنج در شلمچه بوده که مظلومانه به شهادت رسید .

qzcvoco6m6dvoifwwkz.jpg
          ابوالفضل جعفري

مجتبی عابدی فرزند شهید غیاثعلی از سجایای اخلاقی پدرش و حماسه آفرینی های ایشان طی عملیات کربلای پنج مطالبی ایراد نمود . وی بسیجی و از ذاکرین شهر می باشد . شهید غیاثعلی عابدی در کربلای پنج پس از ایثارگری های زیاد سر مبارکش را به مولایش حسین بن علی(ع) تقدیم نمود .


lr69wyvlxourjrjwpjg7.jpg

                                                                                                                                                             مجتبي عابدي


ذکر نامی از دلاور مردی جانباز 55 % مرحوم حاج محمود رزاقی فرزند صفر علی گردید .ایشان طی عملیات کربلای 5 به شدت مجروح و یکی از چشمانش را تقدیم آرمان مقدسش نمود . و نيز یاد و نام مرحوم حسین حیدری جانباز 55 % دفاع مقدس با حضور فرزند برومندش محسن حیدری گرامی داشته شد .


rcfw1iv66xw7uoi0xpwi.jpg         o6igttesvk859flmmew.jpg

         محسن حيدري                          مرحوم جانباز حسين حيدري



بالغ بر ده نفر از رزمندگان شهر نراق که در عملیات کربلای 5 شرکت داشتند به ذکر خاطرات تلخ و شیرین خود پرداختند .


یادآوری می شود از شهر کوچک نراق واقع در استان مرکزی قریب 75 نیروی رزمنده در پدافندی یا عملیات های کربلای 4 و 5 در دی ماه 1365 حضور داشته اند . ده شهید و شانزده مجروح سهم این شهر در پیروزی چشمگیر عملیات کربلای 5 می باشد .


از سرگرد نباتی بابت ایجاد الفت و صمیمیت بیشتر بین بسیجیان در طول زمان مسئولیتش تشکر می شود .


o2skvytxaww4vbzmxivf.jpg

سایت سلحشوران شهر نراق23/10/1391



ll90y21vku9l4cz82e3.gif


پیاده روی عزاداران شهر نراق از نجف تا کربلا در اربعین حسینی

$
0
0


پیاده روی عزاداران شهر نراق از نجف تا کربلا در اربعین حسینی


 

از هنگامی که نخستین زائر مضجع منور اباعبدالله الحسین(ع)، جابر بن عبدالله انصاری(16 – 78 قمری) در روز اربعینسال 61 قمریاز مدینه به سمت کربلا رهسپار شد تا کنون 1373 سال میگذرد.

در این سالها علما و اولیای الهی برای زیارت سیدالشهدا(ع) در روز اربعین اهمیت و جایگاه والایی قائل بودند و با پای پیاده از نجف اشرف به سوی کربلا رهسپار میشدند،این سنت حسنه نیز در سالهای حضور ائمه معصومین(ع) با وجود حکومت سفاک و خونریز اموی و عباسی انجام شده است.

امام صادق(ع) درباره ثواب زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده میفرماید:کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند به هر قدمى که برمي‏دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى‏فرماید و یک درجه مرتبه‏اش را بالا مى‏برد، وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکل او مى‏فرماید که آنچه خیر از دهان او خارج میشود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مي ‏گویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهلبیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد.(کامل الزیارات ص134)



پیاده روی مراجع و علما و مردم تا زمان حکومت صدام حسین ادامه داشته است، اما از زمانی که او در سال 1358 (1400 قمری)به ریاست جمهوری عراق رسید تا زمانی که در سال 1381 شمسی (1424) قمری سقوط کرد، وقفه های در اجرای مراسم عزاداری با شکوه و پیاده رویهای دسته جمعی ایجاد شد . اما مردم شیعه عراق با سقوط صدام، بار دیگر عشق و علاقه وصف ناپذیر خود به امام حسین(ع) را طی این 10 سال به جهانیان ثابت کرده اند که در کنار دیگر محبان و شیعیان اهلبیت از کشورهای مختلف مراسم اربعین حسینی را با شکوهتر از سال قبل اجرا میکنند.

پیاده روی حضرت آیت الله شیخ میرزا جواد تبریزی


از شهر نجف در استان نجف تا کربلا در استان کربلا حدود 80 کیلومتر مسافت است . تیرهای برق این محور با علامت گذاری مشخص شاخصی است که زائران مسیر را تشخیص و مسافت را تخمین بزنند . فاصله تیرهای برق از یکدیگر حداکثر 55 متر و شمارش آن 1460 تیر می باشد که عرب ها با آن عمود می گویند .

اولین حرکت پیاده رویمحبان حسین ابن علی(ع) از شهر مذهبی نراق در استان مرکزی که جملگی از بسیجیان و رزمندگان دفاع مقدس بودند از شهر نجف اشرف تا کربلا در اربعین سال 1390 با حضور ده نفرشکل گرفت و بیش از چهلو پنج کیلومتر انتهای مسیر را طی نمودند . چند نفر نیز مسافت کمتری را پیمودند .

اسامی افراد :سید عباس جوادی فرزند سید ماشاءالله – اسماعیل حبیبی فرزند اکبر – قدرت الله آقاصادقی فرزند علی محمد – سعید ایزدی فرزند عباس – مهدی ایزدی فرزند هادی – محسن حیدری فرزند حسین – علی اکبر حیدری فرزند رضا – محمد عضایی فرزند ابراهیم – هادی ایزدی فرزند عباس – حسین نباتی فرزند مندعلی


umn2drtaamtwi9v9zee.jpgwssrmavdlamah8ug2nc.jpgsptb0sim1q6gbenpsbfo.jpg

    

دومین حرکت راهپیمایی 27 نفر از بسیجیان و رزمندگان دفاع مقدس شهر نراق مسافت حدود 60 تا 70 کیلومتری انتهای محور نجف تا کربلا را با پای پیاده و بعضا پای برهنه طی نموده و یک تا دو شب را در این مسیر به استراحت پرداخته تا به مقصد عشق رسیدند .به تناسب سن و سال و وضعیت جسمانی عده ای مسافت کمتری را انجام داده و در حد استفاده از اجر معنوی و رسیدن به ثواب آن طی نمودند .


اسامی افراد :سید عباس جوادی فرزند سید ماشاءالله – سید ابوالفضل جوادی فرزند سید ماشاءالله - علی محمد کمره ای فرزند تقی – محمود مرادی فرزند علی محمد – مجید خسروی فرزند علیرضا – قدرت الله آقاصادقی فرزند علی محمد – کیوان کاظمی فرزند حسین – حبیب حبیب زاده فرزند محمد رضا – سلطانعلی قجری فرزند غلامعلی – اسماعیل حبیبی فرزند اکبر – محمد عضایی فرزند ابراهیم – هادی ایزدی فرزند عباس – حسن نباتی فرزند مندعلی – غلام محمد قجری فرزند عباس – حمید قجری فرزند غلام محمد – حسین نباتی فرزند مندعلی – محمد رضا(علی) قاسمی نراقی فرزند حسن – میرزاعلی قجری فرزند غلامعلی - عبدالنبی نساج فرزند احمد – محسن قجری فرزند رحمت الله – مهدی قجری فرزند يوسف – محسن عضایی فرزند اسماعیل – حجت قربانعلی فرزند فرهاد(نوه علی نرگس) .


چهار نفر از زنان نراقی نیز با تبرک جستن از اجر معنوی راهپیمایی اربعین ثوابی برای ذخیره آخرت خود پیشه ساختند . اسامی : هما نساج فرزند عبدالنبی – زهرا فروغی فرزند نصرالله – سمیه قجری فرزند غلام محمد – فاطمه یوسفی فرزند عباس

vvhv636vggcv8d84tm8r.jpg  wvgpjebcf2wolx7monjo.jpg

mkxt3g68u2vxy8xrxeig.jpg  rsgs7292sabmoi4hd0m8.jpg


مهم طی نمودن کل مسافت نیست . ارزش به دل نهادن به طریقت مولایمان حسین(ع) است و حتی اگر چند قدم در سرزمین کربلا در روز اربعین کام برداشته شود امید است که اجرش ذخیره بقیه پاداش ها گردد .

انشاءالله سومین راپپیمایی نراقی ها با برنامه ریزی بهتر در اربعین 1392 از نجف تا کربلا انجام خواهد گرفت . مقرر است پرچم مشخص ، سربند های یکنواخت ، نام شهر نراق روی بنر و همه با کوله پشتی حرکت را آغاز کنند .


fde6gqk8xjurwdo3dkn9.jpg  zzb244nkgbox16cgt3.jpg


مردم شیعه عراق الحق برای زائران سنگ تمام گذاشته و در بین راه هر کمکی را با عشق وصف ناپذیری انجام دادند که بین رهپویان حسینی زبانزد گردیده است . آنان آب ، چای و قهوه ، شیر ، شلغم پخته ، خرما و شیرینی های محلی ، نان سمون ، تخم مرغ پخته ، انواع میوه و سبزیجات ، غذاهای مختلف از جمله فلافل و کتلت ، نوعی سوپ به نام محلبی ، آش ، فرنی ، نخود پخته ، و ده ها نعمت الهی را بین دوستاران امام حسین(ع) به صورت رایگان توزیع می کنند .


 


1- هوا سرد است. کلاه بر سر و چفیه هایمان را دور سر و گردنمان می بندیم و راه می افتیم. از خداوند تقاضا می کنیم تا قوت به این پاها دهد تا انتهای مسیر را طی کنیم .

 d36ca7un5f8mhxsf7w1u.jpg

2- جاده نجف به کربلا، دو لاینه است که لاین سمت راست آن را فقط جمعیت کثیر پیاده ای تشکیل می دهند که عازم حرم سید الشهدا"ع" هستند و لاین سمت چپ آن که با فاصله چند متر خاکی قرار دارد، اختصاص دارد به خودروهای شخصی و عمومی که به آن طرف می روند .    

 

3- سمت راست مسیر پیاده، تماماً اختصاص به پذیرایی چای و مکان و غذا و خلاصه همه جور خوردنی و خدمات می باشد .

 

xv32ju1gn48yeopvrm9.jpg 

4- هر زائری به هر دلیل نتواند به راهپیمایی ادامه دهد کمی آن طرفتر به صورت رایگان سوار ماشین های در حال حرکت می شوند . و یا اگر همچنان علاقمند به ادامه راهپیمایی داشته باشد از قبل به همراهان می گوید مثلا من در تیر برق شماره 950 از ماشین پیاده و منتظر شما هستم . و یا اولین مسجدی که بین راه قرار دارد .

0r0kii2vg3h6232k8e.jpg 

5- دولت عراق، تمام تیرهای برق یا به قول خودشان "عمود"های این مسیر را شماره گذاری کرده . فاصله هر تیر تا عمود بعدی 50 تا 55 متر است و کل مسیر تا دروازه کربلا با 1460 عمود شماره گذاری شده که بعدها بر هر عمود، حدیثی هم نصب شده است . اکثرا با این شماره ها قرارهای خود را می گذارند .

6- باید از دست صاحبان موکب های کوچک و بزرگ و پذیرایی کنندگان فرار کنیم. به زور دستت را می گیرند و به چای و میوه و نان و آش و کتلت و ... دعوت می کنند.

 

7- بی اغراق، شاید در هر کیلومتر، فاصله خالی سمت راست جاده، یعنی خالی از هر گونه پذیرایی به چند متر نرسد. تمام این مسیر را مردم خالصانه و با عشق زاید الوصفی و گاهی با گریه و التماس و گاهی با زور! به پذیرایی از زائران پیاده مشغولند . کودکان یا پیرمردها در حد وسعشان با عطر کوچکی ، زائران مولا را خوشبو می کنند.

 

8- در بین راه، البته خیمه های کوچک و چادرهای بزرگ و مضیف (مهمانسرا)های متعددی وجود دارند که پر است از پتوهای نو یا شسته شده برای کسانی کهبخصوص برای ظهر و شب نیاز به استراحت و خواب دارند.

 8cshrcoe1dco7rpnnea.jpg

 

9-همچنین راه به راه، سرویسهای بهداشتی جداگانه برای مردان و زنان تعبیه شده است. خلاصه این مردم از خدمات دهی در این مسیر هیچ کوتاهی نکرده اند.

 

10- حالا چشممان به تنورهای کنار جاده ای نان هم روشن می شود که نان داغ تازه را از تنور در می آورند و به زائران می دهند.

 7hf325fltnjhovll1oa6.jpg

11- کمی آنطرف تر عده ای دارند ماهی های تازه را خرد و پاک و سرخ می کنند و همانجا لای نان داغ می گذارند و به مسافران کربلا تعارف می کنند .

 z66exr21i20noy9kb08v.jpg

12- اکثر این موکب ها و هیئت ها شعاری دارند که بر سر در دکه ها یا اطاقک های پذیرایی شان زده اند: خدمة لِزُوّار الحسین شرَفٌ لنا.

 

13- اکثر زائران از مشکل درد پا رنج می برند . عرب ها خودشان اکثرا زن و مرد از دمپایی استفاده می کنند . کفش ها باید از تخت مناسب استفاده شده باشد و اگر کف آن کوتاه باشد پا به سوزش و درد و تاول گرفتار می شود .

 grol91lq7lmu1qwwpt7.jpg 

14- تقریباً تمام این موکب ها، با بلندگوهای بزرگ نوحه ها و مداحی های پر شوری پخش می کنند که به نحو خاصی در تندتر رفتن زائران مؤثر است. بعضی از نوحه ها گرچه به زبان عربی است ولی تداعی کننده سرود و نوحه های حماسی جبهه های جنگ می باشد .


15- از جلوه های شگفت این حرکت، پیرمردان و پیرزنان و سالمندانی است که عصا زنان و کمر خمیده طی طریق می کنند. زنی که دختر شش ساله اش را بغل کرده و ساکش را هم به دوش انداخته، خانواده بزرگی که متشکل است از دو کودک کالسکه سوار و دو فرزند و پدر و مادر و همسر، ... پیر و جوان، سالم و علیل، زن و مرد در این مسیر گام بر می دارند.

 jb294rbf9pzwcgrt03xv.jpg    dsp7z2r9fpwqvaqp3mm.jpg

16- برخی تسبیح به دست ذکر می گویند، برخی می گویند و می خندند، برخی با نوحه ها و مداحی های موکب ها یا آنچه با هندز فری می شنوند اشک می ریزند، برخی دعایی در دست گرفته اند و می خوانند و وقتشان را اینگونه می گذرانند.

6x0i9lowbrdnvvu5q3c.jpg           

17- علاوه بر انسانها، حیوانات نیز در این مسیر زیادند: گوسفندانی که کنار موکب ها بسته اند، شتر ، گاو و گوسفندانی که با ریسمانی به دست صاحبانشان و جلوتر از آنان مسیر نجف تا کربلا را می دوند، حتی چارپایانی که کار بارکشی برخی از هیئت ها را به عهده دارند و ماهیان بزرگیکه در وان های سفید کنار برخی موکب ها به چشم می خورند.

 

 p72silmlw3d3a88yx6zb.jpg    2742nl4rzaqn7qi94j5.jpg

18- ابوالفضل العباس نیز مثل برادرش مورد توجه ویژه شیعیان است . تقریبا تمام موکب ها نمایشی از حضور این دلاور تاریخ را یادآور هستند .

 

wukrclk8ndrfswkkobc.jpg 

19- چند موکب شخصی و چند مرکز دولتی و نظامی هم امکان تماس تلفنی رایگان با شهرها و کشورهای مختلف را برای زائران فراهم کرده اند. اینها نذر دارند و اصرار می کنند تا کسی از زائران با تلفن آنها با شهر و کشور خودشان تماس بگیرد و خبر سلامتیاش را به خانواده و نزدیکانش بدهد.

 5prj0onsqawltiztvgqc.jpg

20- کودکاني با  پارچ آب و  لیوان و غذا از زائران پذیرایی و به آنان خوش آمدگویی می گفتند .

 

zgbtdeokjie7xw8z5net.jpg

21- غیر از پرجم ها و بیرق های اسامی امام حسین و حضرت ابوالفضل و اصحاب عاشورا و البته در این کشور شمایل هایشان که به وفور در دست مردم و بر سر در موکب ها به چشم می خورد، بیشترین پرچمی که در این مسیر دیدیم، پرچم بحرین بود که با شعارهایی چون «نصر من الله و فتح قریب» مزین شده بود. آنها می گویند ما برای اعلام حمایت از شیعیان بحرین این پرچم را دستمان گرفته ایم. اما فراوانی این پرچم در مسیر نشان می دهد کسانی که از این کشور به این همایش عظیم آمده اند بسیار زیادند.

 

22- از نکات جالب در این مسیر، فراوانی کسانی است که در کنار موکب هایشان، توجه خاصی به نظافت دارند و دم به دقیقه با جاروهایشان راه را از زوائد و کاغذها و اضافات، پاک و تمیز می کنند. کلاً مسیر بجز در کنار سطل ها و بشکه های زباله کنار جاده، تمیز و پاک است.

 

23- "ادعوا لی بالولد الصالح؛ یرحمکم الله". این عبارتی است که در طول مسیر بر کاغذی بر موکب ها و محل پذیرایی مشاهده شد . و به این ترتیب صاحبان آن از زائران می خواستند دعا کنند که خدا به او فرزند صالح عنایت کند.

 

 

24-هر چه به ظهر نزدیکتر می شویم تعداد جاهایی که با خواهش و التماس از مردم می خواستند آنها را مشت و مال و ماساژ بدهند بیشتر می شود. جالب است که در یکی از این جاها، فقط بچه ها بودند که با یک دستگاه ماساژور کوچک بچه ها و نوجوانان را ماساژ می دادند تا خستگی شان در برود.

 

25- در این مسیر هر چه اراده می کردیم از میوه ها و غذاها و ...تا ماساژ و ...تا خوراک معنوی و حدیث و مداحی و روضه و ذکر و غیره فراهم بود ؟ شده بود درست مثل بهشت!

0t1bpfk318voee8cf7gd.jpg

26- موقع نماز های یومیه و صدای قرآن و اذان از موکب های مختلف به یکباره مشاهده می شود که راهپیمایان به صورت خودجوش جاده را ترک و به سمت راست متمایل گردیده و به فرایض دینی مشغول می شوند و جلوه ای از شکوه و خضوع مقابل خداوند را به وجود می آورند .


27- حدس می زنید این زن شیعه عرب چند کیلومتر در محور نجف به کربلا پیاده روی کرده و چه میزان توان دارد به همین شکل و این بار سنگین بر سر ادامه دهد ؟


 nrd9v0bvkxpkur1r7ov6.jpg

 

28- چادرهای متعددی در بین مسیر و داخل شهرهای کربلا و نجف وجود دارند که زائران را با قرص و شربت و آمپول رایگان سر پا نگه می دارند تا بتوانند مسیر و عبادتشان را تا انتها ادامه دهند . نقطه جالب توجه اینکه به هر فرد مراجعه کننده جهت طبابت سرپایی دو قرص و یا یک آمپول بیشتر نمی دهند . و طلق های قرص در حد وفور قبلا برش خورده و آماده تحویل به بیماران می باشد . سر درب چادها نوشته شده : المفرزه الطیبه که آرم هلال احمر نیز روی آن نقش بسته است .

 cbp9o4xujvqfpzhsoldv.jpg

29- بیشترین دغدغه زائران اتمام شارژ موبایل و دوربین هایشان می باشد . برای رفع این مشکل به کرات در بین مسیر پنل های چند تایی برق آماده سرویس دهی به زائران می باشد . اطراف این مکان ها تعدادی منتظر شارژ وسایل خود می باشند .

wbjo75ucvbno0rqm2eq7.jpg

30- ماشین های آب رسان که حکم ساقی موکب ها و مکان های استراحت را دارند توسط مردم سیاه پوش شده اند .


31- به دلیل استفاده 90 % زائران از کوله پشتی به تعداد مورد نیاز خیاط های حرفه ای با چرخ های خود به صورت رایگان کوله هایی که پاره شده و یا بند آنها جدا شده اند را می دوزند . تا کوله و کیف تعمیر می شوند زائر لختی به استراحت می پردازد .

 

fxzif7m395zlc6mh31f9.jpg 


32- مردی میانسال به قدی کمتر از 60 سانتیمتر به دیگر زائران روحیه می داد .

 

 9x3t9dcm3l3v77nyovh.jpg

33- نمایشگاهی از ماکت های مختلف صحرای کربلا و جنگ نابرابر حق در مقابل انبوه دشمن را به نمایش گذاشته بود که مشاهده تصاویر دل هر بیننده ای را متاثر می کرد .


 gg0yewqsvksu85mfrlk8.jpg  eour12uev40ty6dlexy2.jpg

34- با استفاده از مرکب و کجاوه هایی بر روی شتران و اسب ها شبیه سازی مسیر انتقال اسرای کربلا تا شام را به اجرا درآورده بودند . هر کجاوه نام یکی از فرزندان امام حسین (ع) نام گذاری شده بود . افراد دشمن در لباس های قرمز شلاق به دست یادآور سال 61 قمری را متذکر می شد .


duxf4he24lpyv2cvlthj.jpg

35- تعدادی خاک و گل بر سر و صورت لباس مالیده بودند و ژولیده حال در حال عزاداری برای مظلوم کربلا بودند .

 yg7c1wjlvsjxt4owb4a5.jpg

36- هر فردی مشغول نوعی خدمت به زوار مولا بود . حتی کودکان با توزیع دستمال کاغذی سعی می کردند در پاک کردن اشک سوگواران دخیل باشند .


 c2vw8o0qoprgrjmuuzp4.jpg

 

37- اوج خدمت گذاری شیعیان عراق آنجا بود که به زور جوراب از پای پر ثواب زائران در آورده و در مکانی شبیه به وان با آب ولرم پاهای آنان را با اسفنج نرم شستشو و ماساژ می دادند تا ادامه مسیر امکان پذیر گردد .

 yfpfsy2uuro7db4jwpdt.jpg

38- بین راه و مخصوصا زمانی که در کربلا هستی جوانان و نوجوانان چنان روی پایت می افتند تا کفش هایت را واکس بزنند که انسان خجالت زده می شود . آنها بهتر از همه می دانند که این کفش ها در مسیری گام برداشته است که هر قدمش ثواب حج برایش در نظر گرفته شده است .


39- شش نفر از نراقی ها پس از عبور از نقطه صفر مرزی مهران استان ایلام در منطقه بدر عراق شبانه به زور مهمان یک خانواده عرب گردیده و نهایت لطف و محبت به آنان انجام می گیرد . شبانه نیز در این منزل به استراحت پرداخته و صاحبان منزل به عشق زوار تا صبح نخوابیده و از نراقی ها مواظبت می کنند .

 9lg8vszi4c55nqhwv5t.jpg 

40- مردی دست مادرش را گرفته تا با کمک همدیگر از پای نیافتند . و آن دیگری با ویلچر این زحمت را عهده دار است . به ما نگاه می کند و می فهماند چه عشقی بالاتر از خدمت به مادر در این بیابان پر نعمت .

 

 1z17flpvb99ew0579.jpg  xqvdonyurxtejt0z64.jpg

41- در همه حال مادر مکرمه حسین بن علی (ع) فراموش نمی شود . ظریفی به زیبایی هر چه تمام تر در خلال موکب های مختلف بیت الاحزان حضرت فاطمه زهرا(س) را به یاد مظلومیتش بر پا کرده است .

 

 

42- دست همه نیروهای انتظامی و نظامی و نیروهای مردمی عراق درد نکند . انصافا امنیت کاملی در کل مراکز زیارتی به وجود آوردند . ایست و بازرسی های مختلف حافظ امنیت مردم گردید . بالگردها نیز مرتب وضعیت منطقه را رصد می کردند .گرچه این راه ولو اگر تهدیدی از ناحیه تروریست های وهابی و سلفی و بعثیون باشد کمرنگ نخواهد شد و هر سال بر تعداد جمعیت زائر حسینی افزایش خواهد یافت .

ارتش در بعضی موارد برای جابجایی زائرین که از کربلا خارج می شودند تا سیطره بیرون شهر مسافرین را حمل و نقل می کند .


kf8wtn5p2vo0ol8m8zh.jpg     5evg0o1sdu8j8rvsxsv8.jpg


43- متحیر ترین فضای راهپیمایی شهرهای مختلف عراق به کربلا را زنان و دختران و کودکان به خودشان اختصاص داده اند . زنان عرب جلوه ای خاص به صحنه داده اند . در جمعیت میلیونی زنان حتی یک زن بدون چادر عربی و پوشش نامناسب دیده نمی شود . تکرار می کنم حتی یک زن . بسیاری از زنان شیعه عراق از پوشیه بر صورت های خود استفاده می کنند .

13d9d0muvf5s122elbq.jpg  eniqkqgjjw4c14fsxm.jpg

تعدادی از زنان کشورهای دیگر عربی از جمله بحرین نیز با لباس های موقر در بین پیاده ها به چشم می خورند .

 

44- با همه جذابیت های معنوی که عراق به واسطه قبور منور شش امام معصوم در آن قرار دارد و واقعه تلخ عاشورا در کربلا و مظلومیت امام علی(ع) در آن رخ داده است کشور عراق از عقب ماندگی مفرط رنج می برد که بیشتر در زمان ریاست جمهوری صدام حسین بر این کشور تحمیل گردیده است . ما فقط یک مورد آن که در خصوص سیم کشی برق را به تصویر کشیده ایم که مربوط به شهر کربلاست .

  9pqbfx8s66x4fd4qxvh.jpg   qr1tfrwvkqkfj1439t8.jpg

45- حالا پنجشنبه تاریخ 14/10/1391 شمسی برابر با 20 صفر 1433 قمری و روز اربعین است و نراقی ها به کربلا رسیده اند .


 sae55do4xh2q145zo0oq.jpg   2ugwax1ebjks1jyfxm.jpg

جمع کل زائران شیعه از سراسر جهان به کربلا 17 میلیون نفر تخمین زده می شود . هر فرد و یا هر خانواده ای فرق نمی کند کوچک و بزرگ در هر مکانی که هستند به خواندن زیارت اربعین می پردازند .

 

عشق و ارادتشان با سالار شهیدان کربلا و مصیبتی که به خاندان اهل بیت روا گردیده اشک می ریزند و من و تو هم اکنون و همه وقت به یاد این مصائب ناروا می گرییم و اشک ها را به صورت و سینه می مالیم به امید اینکه علی اصغر شش ماهه ، رقیه سه ساله ، علی اکبر جوان ، زینب نالان و بقیه اهل بیت دستمان را بگیرند و ما را بیمه کنند .

aazuo8yv8ig07qt77r0d.jpg   h9vh2zjt94akiftcjpjv.jpg

حال با این اشک های جاری از آنها تقاضا می کنیم برات کربلا در عاشورا و اربعین سال 1392 را به ما منت گذارند. به امید یکسال دیگر که اتوبوس از میدان شهر نراق زوار را سوار نموده تا از طریق یکی از مرزها به زیارت شش نفر از امامان معصوم در سامرا ، کاظمین ، نجف و کربلا مشرف گردیم .

 i2536_IMG_0849.jpg  


سایت سلحشوران شهر نراق

 

شهید حمید رضا رزاقی ، نوه بسیجی نام آور حاج محمود

$
0
0


شهید حمید رضا رزاقی ، نوه بسیجی نام آور حاج محمود



پنج شنبه 25/8/1391 سرکار خانم زهرا رزاقی فرزند محمود متولد 1329 در منزل پدری اش در شهر نراق مورد ملاقات چند نفر از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس قرار گرفت .


u655_klilih.jpg     q1538_83271.jpg

خانم زهرا رزاقي


این منزل آشنا متعلق به پیر جبهه های نبرد مرحوم حاج محمود رزاقی است و گرچه در عملیات های مختلف دفاع مقدس حضور داشت و ترکش خمپاره چشمش را نابینا کرد و لیکن مردانه تا انتهای حماسه مقاومت نمود . خداوند قادر سرنوشتش را به گونه ای رقم زد که در اثر تصادف موتور سیکلت جان به جان آفرین تقدیم نماید . انشاءالله اجر شهیدان راه خدا برایش مقدر گردد .


t4475_khjyhk.jpg

       مرحوم جانباز حاج محمود رزاقي


در این خانه پر خاطره همچنین زن مومنه ای به نام خانم عشرت غفاری فرزند علی سکونت دارد که مونس و غمخوار جانباز و بسیجی نام آور شهرمان حاج محمود رزاقی بوده است .

مردم قدرشناس نراق پدر مشارالیها مرحوم حاج علی غفاری فرزند آقاجان را به شایستگی می شناسند


r257_8B271.jpg    g2289_.jpg

                                سركار خانم غفاري                               مرحوم علي غفاري      


خانم زهرا رزاقی از سجایای اخلاقی فرزند شهیدش حمید رضا رزاقی و سرنوشت دیگر فرزندانش سخن می گوید :


حاصل ازدواج با همسرم آقای قنبر رزاقی پنج فرزند بود .فرزند بزرگمان حمید رضا رزاقی متولد 1347 بود . تا کلاس ششم ابتدایی در مدرسه مشفق کاشانی تهران تحصیل کرد .


7847_image5992.jpg

حميدرضا رزاقي در كودكي


بعدا در تعمیرگاه ماشین متعلق به پسر عمویش علیرضا رزاقی مشغول گردید . این تعمیرگاه هم داستان های خاص خودش را دارد چون سه نفر از شهیدان نراقی به اسامی حمید رضا رزاقی فرزند قنبر ، ابوالفضل شاطری فرزند غلامرضا و علی اکبر مسلمی فرزند غلامرضا در آنجا در فواصل مختلف اشتغال به کار داشته اند .


2527_shahid_moslemi.jpg    f6762_shahid_razaghi.jpg    h44_shahid_shateri.jpg

شهيد علي اكبر مسلمي          شهيد حميدرضا رزاقي            شهيد ابوالفضل شاطري


فرزندم رفتار مظلومانه ای داشت . به زادگاه من و پدرش نیز علاقمند بود و هر موقع به نراق می رفتیم به هر دو پدر بزرگش حاج محمود و حاج اصغر رزاقی در امورات کشاورزی و دامداری کمک می کرد .

سال1365 یا 1366 جنگ شرایط ویژه ای پیدا کرده بود و طاقتش به سر آمد و رفت پایگاه بسیج شهید بهشتی تهران و فرم رضایت نامه دریافت نمود و به خانه آورد تا من و پدرش امضا کرده تا اجازه اعزام به جبهه به او بدهند .


u792_image5954.jpg

            شهيد حميدرضا رزاقي


ابتدا پدرش گفت حداقل بگونه ای برو که بتوانی سربازی ات هم محسوب شود . او گفت پدر بزرگم حاج محمود چشمانش را در جبهه از دست داده و ما هم نیاز است حسین زمانمان را یاری کنیم .


p7725_image5960.jpg


هر دو امضا کردیم و به عنوان نیروی بسیجی رفت منطقه جنوب با لشکر محمد رسول الله و شش ماه تمام ماموریتش طول کشید . وقتی بازگشت هنوز عطش و عشق فعالیتش به رهبر کبیر انقلاب حضرت آیت الله سید روح الله خمینی (ره) کم نشده و ارادتش فوران می زد .


دو هفته ای استراحت کرد و اردیبهشت 1367 دفترچه آماده به خدمت دریافت و به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی معرفی گردید . وی با توجه به آشنایی که داشت جذب لشکر 27 محمد رسول الله گردید و روانه جبهه های حق علیه باطل گردید . مدت کوتاهی گذشت که در جبهه از ناحیه ریه مجروح شیمیایی شد و چند روزی به تهران آمد . نسبت به خوردن بعضی غذاها حساسیت نشان می داد .


r4616_image5989.jpg


مارش عملیات که زده می شد گریه می کرد که توفیق حضور در جبهه را از دست داده است . قسمتی از لشکر 27 محمد رسول الله از جنوب به غرب کشور منتقل شده بود و حمید رضا به آنها ملحق و در منطقه پدافندی اردوگاه کوزران حومه شهرستان کرمانشاه حضور داشت . مجموعه سربازی اش در سپاه پاسداران دو ماه طول کشید و یک ماهی هم به پایان جنگ ایران و عراق نمانده بود که تاریخ 23/4/1367 در رودخانه ای اطراف بخش کوزران به شهادت رسید .


r143_image5991.jpg

جنازه مطهر شهيد حميدرضا رزاقي


پیکر مطهرش پس از ده روز به تهران انتقال یافت و پس از تشیع جنازه با شکوه در روز عید قربان در قطعه 28 ردیف 99 شماره 15 بهشت زهرا(س) تهران خاکسپاری گردید .


z8863_image5977.jpg

                                                                                                                                           تشييع جنازه شهيد در تهران 

 

همسرم قنبر رزاقی نیز از نیروهای بسیجی بود و از طرف بانک صادرات به همراه مرحوم سید محمود موسوی فرزند سید حسن به جبهه اعزام شده بود و سابقه شش ماه حضور در دفاع مقدس در کارنامه دارد .


w9916_image5974.jpg

از راست : مرحوم قنبر رزاقي در جبهه


رابطه فرزند دلبندم با پدرم حاجی محمود خیلی صمیمی بود . دراواخر زمستان سال 1365 روزی پسرم با پدرم در گلزار شهدای شهر نراق فاتحه خوانی می کرده اند که حمیدر رضا به حاجی محمود می گوید اگر من شهید شدم کنار شهید غلامرضا یوسفی فرزند عباس (شهادت 22/10/1365) دفنم کنید .

چون ایشان ظاهرا در نراق به این شهید ارادت پیدا کرده بود . این موضوع را چند سال بعد پدرم به من گفت .

d22_scan0219.jpg

حاج محمود رزاقي


پس از شهادت فرزندم خداوند به ما توفیق صبر و بردباری عطا نمود . ولی بعدا چندین مصیبت بر من آمد که تاب و تحمل زندگی را دشوار می کند :


- سال 1357 کودک دو ساله ام به نام مجید رزاقی در اثر سوختگی بدرود حیات گفت .


r3319_bho.jpg


- سال 1377 همسرم قنبر رزاقی فرزند اصغر به علت ناراحتی کبد فوت نمود و در قطعه 56 ردیف 78 شماره 1 بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد .


x355_y.jpg


-سال 1384 فرزند 21 ساله ام حسین رزاقی که سال سوم دانشگاه رشته عمران را سپری می کرد به علت سرطان استخوان فوت نمود و در قطعه 224 ردیف 4 شماره 32 بهشت زهرا(س) تهران خاکسپاری گردید .


i622_uyijc.jpg


- تاریخ 28/9/1389 پدرم حاج محمود رزاقی که از بسیجیان جانباز بود در اثر تصادف فوت و در قطعه ایثارگران شهر نراق دفن گردید .


k2163_upgup.jpg


اکنون صاحب دو فرزند پسر و دختر هستم و در همه شرایط از خداوند به خاطر نعمت های فراوان دیگرش شکر گزاری می کنم . به خاطر حفظ و قداست خون شهیدم حمید رضا رزاقی دست حمایت از ولایت بر نداشته و در حد بضاعت برای پیشرفت کشورم در صحنه تلاش می کنم .


چند بیت شعر در دفترچه خاطرات شهید نوشته شده که ذکر می گردد :



مکن پرورده خود را فراموش پسر ای میوه بستان مادر
                                                 تو چون گل با هزاران نعمت و ناز شده پرورده در دامان مادر
فرو ریزد چو بیند دردمندت سرشک از دیه گریان مادر
                                                سپاس و احترام و حق شناسی با شکرانه احسان مادر
همیشه مونس و یادم پدر بود به وقت رنج غمخوار پدر بود
                                                چو پروانه اگر بال و پرم سوخت ولی شمع شب تارم پدر بود



از جانباز سید مرتضی بابایی فرزند سید رضا که مقدمات این ملاقات را فراهم نمود صمیمانه تقدیر و تشکر می شود .



وصیت نامه شهید حمید رضا رزاقی فرزند قنبر



بسم الله الرحمن الرحیم


به نام یگانه یاور مظلومان خداوند سبحان. هیچ قطره ای در مقیاس حقیقت و در نزد خدا از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود بهتر نیست . خدایا تو شاهدی که چیزی عزیز تر از جانم ندارم تا فدای اسلام و قرآن کنم ، پس شهادت در راهت را نصیب من گردان که شیرین ترین مرگ هاست .


خداوندا از تو می خواهم مرگی را نصیبم کنی که با افتخار همراه باشد در راه هدفم اسلام . ای معبود من ، معشوق من ، تو را سجده می کنم که جان من را خریدی . ای زندگان زمین برای ما اشک نریزید که ما زنده و جاویدیم . شهادت شربت گوارایی است که با نوشیدن آن عطش قلب شهید آرام می گیرد .


c3283_image5955.jpg


پدر آیا افتخار نمی کنی که از وجود پر ثمرت شهیدی در راه مکتب اسلام پرورش یافته . برادرم اسلحه خونین مرا از زمین بردار و تا پیروزی نهایی راهم را ادامه بده . خوشا به سعادت کسی که در راه خدا و برای خدا به شهادت برسد .

زمانی که جسد مرا بر دوش می گیرید اگر با چشم دل بنگرید می بینید که چشم به سوی کربلاست . برادران تنها از کانال شهادت است که راه حسین(ع) تداوم می یابد . آیا این رسم انسانیت است که ما بمانیم و یاران همه سوی لقاءالله بروند .


i3385_image5981.jpg

نفر اول از چپ : شهيد حميدرضا رزاقي


شما را توصیه می کنم به ریسمان محکم الهی چنگ زنید . این انقلاب باید به دست امام زمان زمان(عج) سپرده شود و این نیاز به هوشیاری ما دارد . ولایت فقیه دنباله رسالت انبیاست و باید حفظ شود . پس در راه حفظ آن بکوشید تا به آرامش برسید . کاروان عاشقان کربلا در حرکت است ، مبادا از این کاروان عقب بمانید . مرگ هر لحظه از راه می رسد ، چه بخواهید چه نخواهید . حسین زمان(راه و رسم امام خمینی ره)را تنها نگذارید و پشتیبان او باشید .


من این وصیت نامه را در حالی می نویسم که از صحت کامل برخوردار هستم . گرچه احساس می کنم که به فیض عظیم شهادت نخواهم رسید . اما فکر می کنم که اگر این وصیت نامه را ننویسم گناهی بزرگ مرتکب شده ام . خصوصا هنگامی که وصایای شهدا را می بینم . برادران و خواهران ، شما نیز برای من از خدا طلب بخشش کنید تا شاید خدا به حرمت دعای شما مومنین از سر تقصیراتم بگذرد .


f5246_image5973.jpg

           از راست : شهيد حميدرضا رزاقي


زیرا بار گناهان و خطاها بر دوشم سنگینی می کند . دیگر اینکه مقاومت را هرگز فراموش نکنید . زیرا بار سنگین حفظ انقلاب بر دوش شما امت مسلمان است کاری کنید که خون شهدا به هدر نرود و راهشان تداوم یابد .

پدر و مادر زحمتکش ، من را حلال کنید و از دست من راضی باشید . برادرم مجید و برادرم حسین و خواهر خوبم ، از شما می خواهم که از دست من راضی باشید.

                                                                                                                 حمید رضا رزاقی 2/1/1366


p616_42__.jpg

تهیه و تنظیم توسط سایت سلحشوران شهر نراق 29/10/1391

شعار هر مسلمان یا مرگ یا خمینی

$
0
0

شعار هر مسلمان یا مرگ یا خمینی



آذر ماه 1357 شور و شعور انقلابی در اوج و رژیم پهلوی رو به زوال قرار گرفته بود . تاریخ 10/9/1357 اولین شب محرم بود .

 حجت الاسلام عبدالحسن محمودی فرزند علی اهل روستای زیدان بهبهان استان خوزستان امام جماعت شهر نراق بود و در مسجد جامع منبر می رفت .

w621_358.jpg
حجت الاسلام عبدالحسن محمودی


 مسجد امام حسن(ع) نیز مراسم پابرجا بود . پانزده سال داشتم و علاقمند به شعارهای انقلاب بر علیه شاه بودم .

جوان 18 ساله نراقی به نام حسین حیدری فرزند غلامحسین هم بلد بود سخنرانی کند و هم با صدای خیلی بلند شعارهای انقلابی می داد و جماعت هم جوابش را می دادند . وی در شهر قم درس طلبگی خوانده بود بر این اساس به او شیخ حسین می گفتند .


u359_image2706.jpg     l6672_sdtdtydt.jpg
حسین حیدری فرزند غلامحسین

هیئت و مراسم را رها می کردم و جایی می رفتم ببینم شیخ حسین کجا شعار می دهد تا من قاطی جمعیت مشتم را گره بزنم و فریاد برآورم . صدایش آنقدر بلند بود که تاچندین متر را پوشش میداد .


او می گفت و ما جواب می دادیم :

"از جان خود گذشتیم"    "با خون خود نوشتیم"     "یا مرگ یا خمینی"

نظام شاهنشاهی نابود باید گردد


"توپ، تانک، مسلسل، دیگر اثر ندارد"                "شاه بجز خودکشی راه دگر ندارد"


مردم تظاهر کننده در مقابل لانه جاسوسی با دادن شعار از تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان خط امام حمایت مینمایند

جذاب ترین شعارهای شیخ حسین دشنام به عبیدالله ابن زیاد در ماه محرم بود که تناسب زیبایی با ایام داشت :

کاخت کنم زیر و زبر یابن مرجانه                            ای ظالم بیدادگر یابن مرجانه
ای دشمن دین و بشر یابن مرجانه                    تا کی تو داری شور و شر یابن مرجانه
مردم تو را لعنت کنند یابن مرجانه                      هر روز و شب تا به سحر یابن مرجانه



22بهمن 1357 انقلاب اسلامی به رهبری آیت الله سید روح الله خمینی(ره) پیروز شد . مرور خاطرات انقلاب همچنان مرا خوشنود می سازد .



مطلب يكي از كاربران به سایت سلحشوران شهر نراق 06/11/1391


اولین شعار مرگ بر شاه در منطقه نراق و کاشان

$
0
0

اولین شعار مرگ بر شاه در منطقه نراق و کاشان


27 جمادی الثانی مصادف با دومین جمعه مهر ماه سالگرد شهادت حضرت سلطانعلی بن محمد باقر(ع) می باشد که در مشهد اردهال در 15 کیلومتری شهر نراق مراسم ویژه ای توسط مردم علی الخصوص فینی های کاشان برگزار می گردد .


                                                                                                                                          مراسم سنتي قاليشويان


انقلاب به زعامت آیت الله سید روح الله خمینی(ره) به موفقیت های چشمگیری رسیده بود و هر روز فشار مردم به سلطنت پهلوی افزایش می یافت . همه نوع شعار در تظاهرات داده می شد . ولی تاکنون شعار "مرگ بر شاه "که آخرین تیر خلاص بر پیکر پوسیده ساواک شاهنشاهی بود کسی نگفته بود .


Demonstrations in Qom - December 1978   Demonstrations in Qom - December 1978


مهر ماه 1357 جمعیت فینی ها با شکوه و جلال چوب به دست و قالیچه بر دوش از حرم به سمت شاهزاده حسین در حرکت بودند و مراسم آیینی خود را اجرا می کردند . داخل فینی ها نیز مملو از انقلابیونی بود که هر لحظه آماده جرقه ای بودند تا شعارها در هم آمیزد .


   

حرم مطهر حضرت سلطانعلي ابن محمد باقر (ع)                       حرم مطهر شاهزاده حسين (ع) در مشهد اردهال


اينجانب (عباس باقري) ، محمد علی قجری فرزند یوسف (شهادت 8/2/1359) ، علیرضا قجری فرزند سلطانعلی(شهادت 17/2/1361) و چند نراقی دیگر  و اهالی دیگر منطقه به صورت گروهی مقابل امامزاده زید (مابین امامزاده سلطانعلی و شاهزاده حسین) ایستاده بودیم . جمعیت تماشاچی و فینی ها به محض اینکه در کنار هم قرار گرفتند افرادی از بین جمعیت انبوه فریاد "مرگ بر شاه"سر دادند که همه جواب دادند .


q2566_1.jpg     s46_image3332.jpg    k9884_1_2.jpg

شهيد محمد علي قجري        آزاده جانباز عباس باقري      شهيد عليرضا قجري


مشهد اردهال با شعار یکپارچه مرگ بر شاه طنین انداز شد .مامورین رژیم شاهنشاهی آن روز در آماده باش کامل همه جا را در احاطه داشتند . حتی تا پای کوه و پای هر تیر برق یک سرباز مسلح ایستاده بود .
ماموران و خصوصا فرماندهان که آخرین تیر خلاص را دریافتند برای نجات سلطنت که برایش تعهد و قسم خورده بودند به خشم آمده و حالت تیر اندازی به خود گرفتند . به دلیل اینکه خیلی از مردم این شرایط را ندیده بودند عده ای پا به فرار گذاشتند ولی تعدادی بیشتری نیز شعار را تکرار کرده و الحمدالله وضعیت به گونه ای شد که نیروهای ارتش عقب نشینی کردند .

تیراندازی مستقیم نیروهای گارد رژیم پهلوی به مردم      

                                                           مرحومآیت الله سید مهدی یثربی


سال 1369 از اسارت در زندان های عراق به میهن اسلامی بازگشتم .

حدود سال 1379 طی ملاقاتی که با جمعی با آیت الله سید مهدی یثربی فرزند سید محمد رضا(1304 – 1385) امام جمعه فقید شهرستان کاشان و نماینده مجلس خبرگاه رهبری داشتیم وی نیز تایید و تاکید نمودند که اولین شعار "مرگ بر شاه" منطقه کاشان و نراق و حومه مهر ماه 1357 همزمان با سالروز شهادت حضرت سلطانعلی بن محمد باقر(ع) در مشهد اردهال سر داده شد .


s2484_.jpg

جانباز و آزاده عباس باقری فرزند حسینعلی اهل شهر نراق 21/11/1390

سايت سلحشوران شهر نراق



به هنگام فرار از دست ساواکی ها با یک ارتشی تصادف کردم

$
0
0

به هنگام فرار از دست ساواکی ها با یک ارتشی تصادف کردم


سلحشوری های نراقی ها پایانی ندارد و به هر کجا سرک می کشی بحثی و مقوله جدیدی کشف می گردد که تا کنون به جز خانواده ها فردی از آن مطلع نیست . و یا با کم ترین لطف با نگاهی غریبانه و حیرت انگیز و متاسفانه بدبینانه از کنار آن به راحتی عبور می کنیم .

u3153_gf.jpg
عليرضا لطفعلي

غافل از اینکه اگر چنین حوادثی برای خودمان اتفاق می افتاد انتظار داشتیم مورد توجه ویژه قرار می گرفتیم .

فعالیت های انقلابی زنان و مردان ایران به رهبری و زعامت حضرت آیت الله سید روح الله خمینی(ره) همچنان با شور و شعور وصف ناپذیری ادامه داشت . بهمن 1357 تهران و همه شهرها در تلاطم بود .
 چهارم و پنجم بهمن فرودگاه مهرآباد توسط تانک های ارتش محاصره شده و به مدت سه روز بسته اعلام شد تا امام نتواند از فرانسه به ایران بازگردد . انقلابیون نیز در حال تدارک برای مراسم استقبال از امام خمینی به ایران بودند .

در همه این غوغاها یک شهروند اهل شهر نراق به نام علیرضا لطفعلی فرزند حسیندر بین انبوه جمعیت بر علیه رژیم ستم شاهی محمد رضا پهلوی حضور و فعالیت داشت .

چهارم بهمن 1357 علی در تظاهرات مردمی در خیابان ابوسعید محله منیریه تهران و مقابل کلانتری 12 جانانه با شعارهای انقلاب همگام بود . مشت ها گره زده و ظلم و بیداد پهلوی را محکوم می کرد .

n158_sd68dfy.jpg   j9129_fyidfyi.jpg
عليرضا لطفعلي

 نیروهای ساواک وی را در بین جمعیت شناسایی می کنند و در آستانه دستگیری بوده که گارد شاهنشاهی به مردم حمله ور و جمعیت به هر سویی متواری می شوند و شعار مرگ بر شاه را سر می دهند .

لطفعلی با موتور سیکلت با سرعت از صحنه فرار می کند که با یک دستگاه ماشین که راننده اش ارتشی بوده به شدت تصادف نموده و پس از پرتاب شدن از موتور ، نقش بر زمین می گردد . ضربات وارده به شکم ، کبد ، کیسه صفرا و ریه ایشان وارد می شود و روده بزرگ وی متلاشی می گردد .


v18_s5xdf.jpg  4977_eaysdt.jpg

لطفعلي در بيمارستان لقمان الدوله ادهم تهران 07/12/1357


حدود بیست ماه در بیمارستان لقمان الدوله ادهم در خیابان کمالی تهران بستری و هفت نوبت مورد عمل جراحی قرار می گیرد . به دنبال آسیب های وارده و عفونت شدید دو عدد از دنده های سمت راست بدنش را نیز از دست می دهد .


علیرضا لطفعلی دنبال هیچ امتیاز و یا درصد جانبازی نرفته است . کاری که در مقطع دفاع مقدس طی عملیات رمضان در پاسگاه زید انجام داد . آنجا نیز در اثر موج انفجار مجروح شد ولی تاکنون بازگو نکرده است .

 s4843_sfr.jpg    b824_dt7itui.jpg

نامبرده کارمند بازنشسته شرکت مخابرات می باشد و همچنان آمادگی دارد برای میهن اسلامی ایران و رهبرش جانفشانی داشته باشد .



s7367_rr.jpg

با تشکر از آقای علیرضا لطفعلی فرزند حسین اهل شهر نراق 15/6/1391

                                                                                            سایت سلحشوران شهر نراق


پاسگاه ژاندارمری نراق ما را دستگیر و گفت شما خرابکار هستید

$
0
0

پاسگاه ژاندارمری نراق ما را دستگیر و گفت شما خرابکار هستید


هوای سرد آذر ماه 1357 بود . شعله های فوران انقلاب اسلامی به رهبری آیت الله روح الله خمینی (ره) سراسر کشور و از جمله شهر نراق را فرا گرفته بود .

 یکی از انقلابیون علی محمد طهماسبی فرزند قاسم بود . وی فارغ التحصیل از دانشگاه علم و صنعت تهران بود .
b99_IMG_2143.jpg
علی محمد طهماسبی

 یک روز دو نفر از اهالی شهرستان کاشان و یک نفر اهل شهرستان محلات که از دوستان آقای طهماسبی بودند به دعوت ایشان به شهر نراق آمده بودند تا در مراسم ویژه مسجد جامع حضور و یکی از آنها سخنرانی داشته باشد . نهار میهمان آقای طهماسبی بودند و مقرر بود شب راهی مسجد شوند. آقای طهماسبی از من کمک خواست تا بتوانیم مراسم را به نحو احسنت برگزار کنیم .
 l3135_New_Image.jpg
                                                                                                                                                           عزيزالله فروغي

شب که شد علی محمد گفت عزیز برو سمت مسجد جامع و سر و گوشی آب بده تا ببینیم وضعیت چگونه است. من حرکت کردم و نزدیکی محل که رسیدم از یک شهروند پرسیدم چه خبر ؟ او گفت نمی دانم چه اتفاقی رخ داده که مامورین روی بام مسجد جامع و مقابل آن به صورت مسلح سازماندهی شده اند .
 
سریع برگشتم و گفتم اوضاع خراب است. برنامه ریزی به هم خورد و تصمیم گرفتیم منطقه را با وسیله مدعوین به سمت کاشان ترک کنیم .





نزدیکی های درمانگاه شنتیایی که رسیدیم وسیله ریوی پاسگاه که به وسیله چادر پوشیده شده پارک بود و مامورین به ما ایست دادند و به ناچار متوقف شدیم . ماشین سواری ما را گشتند و یک کتاب پیدا کردند که پس از چند بار ورق زدن به چند کلمه قیام ؛ خون و آتش حساس شده و استوار ز گفت : این ها خرابکار هستند و باید برای ادای توضیحات به پاسگاه ژاندارمری بیایند .

به هنگام رفتن به پاسگاه از پشت ریو نظر انداختیم تا بلکه یک نراقی ما را ببیند که از قضا یوسف عضایی گرفتاری ما را مشاهده کرد و کمی خیالمان راحت شد . به هنگام ورود به پاسگاه استوار الف همه ما را بازرسی بدنی نمود و ایشان نیز تائید کرد که ما خرابکار هستیم .

c7918_IMG_2142.jpg      y8748_DSC02406.jpg

علي محمد طهماسبي                     يوسف عضايي


آقای م رئیس پاسگاه ژاندارمری علی رغم اینکه ما را می شناخت ولی توجهی نکرد .

خلاصه با کلی بالا و پائین و اینکه مطلبی برایشان محرز نگردید از ما تعهد گرفتند که فردا در نراق اتفاقی رخ ندهد و الا ما مسئولیم . آنها تصمیم داشتند در صورت کشف فعالیت انقلابی از بین دوستان ، ما را به هنگ ژاندارامری شهرستان محلات تحویل دهند .



g9442_IMG_0006.jpg


                                                     عزیزالله فروغی فرزند ابراهیم اهل شهر نراق 15/9/1390

سايت سلحشوران شهر نراق

توسط مامورین شاه دستگیر و به پاسگاه ژاندارمری نراق منتقل شدم

$
0
0

توسط مامورین شاه دستگیر و به پاسگاه ژاندارمری نراق منتقل شدم



دیگر صبر مردم انقلابی ایران از ظلم و بیداد حکومت محمد رضا شاه به سر آمده و اواخر عمر سلطنت پهلوی بود . رهبر کبیر انقلاب حضرت آیت الله سید روح الله خمینی(ره) نیز مرتب اعلامیه می داد و مصاحبه می کرد و پیروزی را نوید می داد .

r2983_.jpg
ابوالقاسم ايزدي
آذر ماه 1357 بود . من با  پسر دايي ام شيخ حسین حیدری در حمام عمومی استاد مرتضی قلی صفری(اکنون تخریب شده) مقابل کاروانسرای بازار نراق بودیم . با صداهای بلند درب دوش را دق الباب می کردند .

 لحظه ای بعد دو نفر از ژاندارم های پاسگاه به اسامی استوار ر و استوار م فریاد می زنند سریعا لباس هایتان را بپوشید و بیایید بیرون .
نگاهی به هم کردیم و هیچ تصمیمی نتوانستیم بگیریم . من در دلم گفتم شیخ حسین طلبه حوزه علميه بوده و فعالیت مستقیم و روشن بر علیه رژیم پهلوی دارد ولی من که مثل او نبودم .
o9879_scan0229.jpg        v4692_image3013.jpg
ابوالقاسم ايزدي                             حسين حيدري

 سرانجام لباس ها را پوشیده و از مکان خارج شدیم . آنها داخل سالن مسلح ایستاده بودند و مثل کماندوها ریختند و حسین را دستگیر کردند . من از فرصت پیش آمده استفاده و در خیابان اصلی نراق از دستشان فرار کردم . ایست های مکرر آنان نیز باعث توقف من نشد .

شیخ حسین را به پاسگاه ژاندارمری انتقال دادند و من هم سریعا آمدم منزل پدرش آقای غلامحسین حیدری
که نراقیها به او غلام کله علی می گویندو ضمن اطلاع از دستگیری وی همه اعلامیه و عکس و کتاب مربوط به امام خمینی(ره) را از بین برده و بقیه را مخفی کردم که اگر مامورین به منزل یورش بردند سندی در اختیارشان قرار نگیرد .

    q3834_image5437.jpg
 مرحوم غلامحسين حيدري فرزند علي


در ادامه آقای حسین حیدری با تبسم های همیشگی اش اظهار داشت :

 بعد از دستگيري ام ، یک روز در پاسگاه ژاندارمری نراق بودم و در مقابل توهین های آنان مقاومت کردم . روز بعد با یک پرونده که خرابکار و مخالف حکومت پادشاهی هستم روانه هنگ ژاندارمری شهرستان محلات گردیدم . از آنجا نیز به دادگاه معرفی و مورد محاکمه قرار گرفتم .

 قضیه داشت کم کم به دستگاه امنیتی و ساواک منتهی می گردید که با تضمین ریش سفیدان موضوع فیصله داده شد و آزاد گردیدم . ضمنا از همولایتی ها خانمی از طرفداران رژیم بر علیه من گزارش داده بود که من فعالیت های انقلابی به نفع امام خمینی(ره) و بر علیه سلطنت پهلوی دارم .

l7538_.jpg

ابوالقاسم ایزدی فرزند حسین و حسین حیدری فرزند غلامحسین اهل شهر نراق 27/5/1391

سایت سلحشوران شهر نراق

همشهریان عزیز نراقی

$
0
0

همشهریان عزیز نراقی

ایام بهمن و دهه فجر بر همه شما مهربانان مبارک .


 
1- هر گونه خاطره و به ویژه عکس از فعالیت های قبل از انقلاب و مبارزه با سلطنت پهلوی را به آدرس سایت ایمیل و یا نوشته های خود را حضورا در شهر نراق تحویل نمایید . مطالب ارسالی شما به نوبت در سایت سلحشوران شهر نراق نمایش داده خواهد شد .


2- کاربران محترم ؛ اسامی سربازانی که در آذر ماه 1357 به فرمان امام خمینی(ره) از خدمت سربازی فرار نموده اند را اطلاع رسانی نمایید تا به خاطرات آنها پرداخته شود .


3- چهارمین نشست خاطره گویی بسیجیان و رزمندگان دفاع مقدس شهر نراق
تاریخ : پنج شنبه 19/11/1391
ساعت : 15
محل تجمع : بسیج نراق


کلیه عزیزان منتظر دعوت نامه نباشید . صاحب جلسه و برنامه ریز خودتان هستید . ما هم خدمتگذار هستیم .

Viewing all 707 articles
Browse latest View live